بگید..

بگید..
من خودم که کنسرت رفتن جوری لود که انگار ده بار رفتم..
موقع رفتن که انقد استرس داشتم حالت تهوع گرفتم من که شانس ندارم یهو دیدی نیومدن!!!
خپاستم برم پیش رهام تا کادومو بدم که نزاشتن، رفتم پیش مسعود و گرجی تا اونا بدن که مسعود گذاشت تو جیبش منم ازش گرفتم گفتم خودم میرم..:/
رفتم با دختر عموم کنار پله های اخری ردیف 0
تا برم کنار استیج بادیگاردا نزاشتن
منم زدم زیر گریه..با اون سن و سال../ خلاصه انقد گریه کردم تا گذاشتن برم
البته بادیگارده گفت برو عمو..منم اشکامو پاک کردمو گفتم: من ۱۳سالمهههه
و اونم کپ کرد، رفتم با صدای خروسی(چون جیغ زده بودم) گفتم رهام برگشت گفت جانم
بهش دادم اونم کفت مرسی عزیزم و منم انگار خری که بهش تی تاب داده باشن ذوق مرگ شدم..
فردای کنسرت طی به عملیات خیلی خفنی
سوپرایز شدم که برم هتل برای عکس اما امیر نبود..
و تمام:)
(خیلییییی حرف زدم ببشید😥 😂 )