3

3
Love dead

ات رفت خونه کیک رو درست کرد
یونگی پشمامممممممم
کوک چچیو پشما....... کرکاممممم
جیمی برگاممممم
ته کرکو پرامممممممم
ات خوبه بنظرم خوبنشده
یونگی عالیه
ات خب خوبه لبخند
گذاشتش روی میز کیک سه طبقه بود
بعدش کوک کیکو خورد واقعااز حرفایی که زد پشیمون شد دست پخت ات خیلی خوب بود
ات خوب شده یونگی
یونگی عالیه از کجا یاد کرفتی
ات پیش یه گوربه
یونگی یاا من گوربه نیستم
ات خنده یادته یه کیک درست کردی من چن طبقش رو درس کردم برات
یونگی خنده
بعدش
کوک یونگی هیونگ میای باهات کار دارم
یونگی اومدم کوک
کوک تو باهاش صمیمی شدی ها عصبی
یونگی عاره نباید میزاشتم با قلبش بازی کنی اون تازه داره خوب میشه
کوک چچی مگه مریضه
یونکی عاره افسرده گی داره همشم بخاطر تو تا لب مرگ هم رف
ات یونگی کجا.... او ببخشید من برم بیرون
کوک نه بیا
یونگی پای اونو وسژ نکش ات برو
ات باشه
کوک دست اتو گر کشیدش بیاد ات محکم چسیبد به یونگی
کوک چیشد زود فراموشم کردی ها دیوانه وار عاشقم بودی حرصی
ات قطره اشکی از چچش اومد یونگی میدونست اگه گریه کنه پاش به خودکشی میرسه چون هر موقع گریه میکرد میرفت پشت بوم
یونگی نشست زمین جلو گف
یونگی گریه نکن اتگریه نکن
ات گریه محکم یونگیو بغل میکنه
ات هق گریه
کوک گریه نکن ات
ات تو خفه شو همش تقصیر توعه اگه میزاشتی برم گریم نمیگرفت داد و گریه
کوک ات اروم بش
ات خفه شو گریه و داد
اعضا اومدن داخل اتاق
جیمی ات خوبی؟؟؟
ات تو خفه شوووو داد وگریه یونگی اتو بغل کرد
یونگی هیششسس اروم ات عزیزم اروم
کثک چرا بهس میگی عزیزم
یونگژ چون من قلب دارم عاشقسم ولی تو نداری
کوک دارم
یونگی اگه داشتی عذاب وجدان میگرفتی که چرا این دخترو اذیت کردی بلند
کوک فقط یه بازی سادخ بود
ات یه بطری دم دستش بود رو شکوند
یونگی، صدای چیبود ات اتتت نکن تروخدا نگن
ات عاهاالان با احساسات کسی بازی کنی میشه ایمنننننننن بلند تیکه شیشه رو گرف جلو صورت کوک
ات دوست داری زا همین بزنم توی گردنت تا دیگه نتونی از خواب بلند شی بلند و گریه
کوک رف عقب
ات شما پنج تا گمشید بیرون
هویوک اما
ات گفتم گمشید بیرونننن عربده
یونگی ات ات خونسردیتو حفض کن کوک اومد تا اتو بغل کنه ولی ات پسش زد و رفت بغل یونگی
یومگی اذوم اوکی اروم فایتینگ
ات شیشه از دستش افتاد
یونگی هوف شیشه، از دستت افتاد دستتم چیزی.... ات دستت
ات چیزی نیست یونگی
یونگی چیچیو چیزی نیست کلشو بریدی
ات گفتم چیزی نیست بلند
یونگی باشه حداقل بزار خونشو بند بیارم رف دستام اورد گذاشت روی دست ات تا خونشو پاک کنه بعدش باند زد دور دست ات
کوک ات دستت
ات عاها چیشد یادی از کا کردی جناب جئون
کوک ات
ات ها چته
کوک ب ب ببخشید سرشو میندازه پایین
ات از من معزرت خواهی نکن برو از یونگی معضرت خواهی کن درو باز کدر رف داخل اتاقخودشو یونگی
ات قلبم هنوز برای کوکه ولی من یونگیو برای زندگیم میخوام میخوام خوسمال باشم
یونگی بچها برین
جیمی باشه ات خوبه
یونگی عاره کوک رو دیگه نیارین اینجا
کوک چرا اخه مگه من چیکار کردم
یونگی چیکارا نکردی با اخساسات یه دختر بازی کردی این خودش اعدام داره
کوک سرشو انداخت پایینو رفت پسرا رفتن پشت شیشه واستادن ببینن ات خوبه یانه
یونگی ات عزیزم بیا پایین بلند
ات اومدمراومدم ناراحت
یونگی نمبای بغل پیشی کیوت
ات چرا نیاممممم پرید بغلش وقتی بغلش کرد ناگهان لبخندی روی لبش اومد
یونگی خوشگل من ببخشید نمیخواست مپای تو به ماجرا باز شه
ات نه مشکلی نیست یونگی
یونگی خنده
ات خنده
نشستن روی مبل باهم فیلم میدیدن کوک یاد اونومقع هایی افتاد که با ات وقت میگزروند