پارت ۲

پارت ۲
ساعت ۱۱ صبح
کوک ویو
همه‌چیز خیلی خوب بود و عالی رفتم یکم به کار های باند خودم هم برسم . بایکی از مافیاهای که توی چین بود قرار داد داشتم و در عوض کشتن جلوویس (از خودم در آوردم ) ۵تن واسم محموله بفرسته . مرگ دوست دختر سابقش من رو بزرگ تر میکرد از نظر مقام مافیایی بودنم  .

ات ویو

باگذشتن هر ثانیه استرسم بیشتر می‌شد.  میدونستم کوک قراره این کار رو بکنه و بعدش نقشمون چیه ولی میترسیدم . که شاید نتونه و. تاخیر بکنه و من کشته بشم .





کوک ویو



موندم این دختره جلوویس چطور تونسته تمام مدارک و مال و اموال ژوکای(مافیای چینی) رو بدزده ؟؟؟
اون دختر خیلی خنگ بود طوری که باز هم با خودش گوشیش رووبه همراهش داشت و هرجا می‌رفته گوشیش رو با خودش می برده  و کارت همراه داشته و با اون پول هارو حساب میکرده . به جای پول نقد . از اونجایی که هکر ماهری بودم و کسی از این قضیه خبری نداشت به جز دوست دخترم 😉😉اون به طور عجیبی هر روز به  کتاب خونه  می‌رفت.  و این دلیل خوبی برای شکاک شدنم به کتاب خونه شد پس به یکی از بار های نزدیک اونجا رفتم و توی یه اتاقی که گرفته بودم  رفتم و تجهیزات ام رو باز کردن و شروع کردم به هک کردن دور بین های کتابخونه . تقریبا بیشتر کار ها رو خودم می‌کرد م و به کسی اعتماد نمی‌کرد م فقط وقتی حمله ای میشد . با بادیگارد ها و زیر دستام برنامه می‌ریختم.  چون ممکنه توی همچین کار هایی حرف از جایی درز کنه یا یکی رشوه بگیره .
البته تو این مدت فهمیدیم خانم جلوویس هم آخرین باند مافیا رو داره و این کاری که کرده بود لقمه گنده تر از دهنش بود اسم اصلیش لویی هست و ۳۵ سال سن داره و با اون همه آرایش خودش رو شبیه ۲۵ ساله ها کرده بود .



اگه تا ساعت ۱۲ شب بیشتر از ۲۰ تا لایک بخوره . دوتا پارت میزارم کامنت هم فراموش نشه و هرکسی که لایک میکنه دوتا کامنت بزاره