پارت ۱۱

پارت ۱۱
از دید ا/ت
رفتم بالا ک جیهوپو دیدم
ا/ت:عااا رئیس شما کی اومدین؟
جیهوپ:وقتی ک داشتین با دوستتون غیبت منو میکردین😂
ا/ت:خاک ب سرم...ببخشید همش ت...
جیهوپ:لازم نیس چیزی بگین امروز کار زیاد داریم میگه نه؟
ا/ت:بله...!بازم ببخشید
جیهوپ رفت توی اتاقش...خدابگم چیکارت نکنه ماری یعنی ببینمت میکشمتتتت😐
رفتم جلوی میزم نشستم
غرق کار شده بودم ک اصن نفهمیدم یکی واستاده بالا سرمو داره منو نگاه میکنه
با صدای اهم اهم ب خدم اومدم
اوه اوه رئیس بود
ا/ت:ببخشید رئیس کارای شرکت زیاد بود حواسم نبود ک اینجایین
جیهوپ:اشکالی نداره...😊باید بریم جلسه یادتون رفته!؟
ا/ت:اوو نه یادم نرفته..
جیهوپ:خوبه پس بریم!
ا/ت:چشم
سوار ماشین شدیم و از شرکت دور شدیم امروز قرار بود بریم با ی شرکت جدید قرارداد ببندیم (اممم بعد از ۱۱ پارت تازه میخوام بگم کارشون چیه😐😂خب شرکت مدلینگ بوده🙂😐)
از ماشین میخواستم بیام پایین ک جیهوپ دستمو گرف...
ا/ت:ببخشید!
جیهوپ:رییس این شرکت خیلی هیزه میخوام تورو ب عنوان دوس دخترم معرفی کنم ک نزدیکت نشه مشکلی ک نداری؟
جااااااننننن😐وای خدا چی بگممم الان😐(بگو با اجازه بزرگترا بلههه😐😂😂😂)بتمرگگگگ😐💔(اوک😐)
ا/ت:اهه نه....مشکلی ...ن نیس☺
از ماشین اومدیم بیرون ک دستمو توی دستاش قفل کرد...


لایک و کامنت😊
با تشکر از دوس عزیزی ک گف پارت جدید بزارم😐😂💜