پارت ١۶ صدای ماه

پارت ١۶ صدای ماه

سومی:مامانیییی
ات:جانم
سومی:مامانی من گقشنمع
ات:باشه
ات:اجوما
اجوما:جانم
ات:اجوما میشه برای ما شام درست کنین
اجوما:چی باشه
ات:هرچی باشه فقط یکم زیاد درست کنین
اجوما:چشم خانم
ات:بهم نگو خانم
اجوما:چی بگم پس
ات: بگو دخترم هردوتاتون میشه اینو بگین
دوتا اجوما ها:چشم
جیهوپ:اتتتتتتتنننتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنت
ات:چیهههه
جیهوپ :سوسک
ات دقت کرد سوسک پلاستیکیه
ات:میخواین منو گول بزنین
و سوسکو بلند کرد و فهمید واقعیههه
ات: جیمینننننننننن(جیغغغغغ
جیمین:چیه
ات:بیا سوسکو بکششششش
جیمین:تو ان همه همرو میزنی از این میترسی کشتش و پرتش کرد بیرون😂
ات:مسی(کیوت
نامجون: میای بریم بارر
ات:بریمممممم(ذوق
جیهوپ:اوک بریم و همه گفتن بریم
جیمین:ات لباس باز نمیپوشی
ات:سومی رو چیکار کنیم
جیمین: نمد
ات:بزا مامانم رو خبر کنم بیاد
ات داره زنگ میزنه به مامانش و همه سلام میکنن و
ات میخواست حرص جیمین رو در بیاره باز ترین لباس رو پوشید(براتون میزارم)
جیمین:یاااااا این چیه پوشیدی
ات:یک بار گیر نده به خاطر منننننننننن
جیمین:باشه
و رفتن تو ماشین
کوکی:شیرموز میقواممممممم
ات:من شیر میخواممممممممم
جیمین:بیا شیر
ات:یااااا منحرف نشو پدسک(خودتی
جیمین:حیحححححححححح
و رسیدن
جیمین:تا اخرش پیش خودمی جم نمیخوری از پیشم
ات:حتی دست به دخترا بزنی میزنمت
جیمین:باشه ولی توهم نزدیک اون مردا نمیشی
ات:اوک
جیمین:اگه دیدی من یک دقیقه حتی رفتم سرویس بهداشتی پیش اعضا میمونیطط
ات:من خودم میتونم از خودم دفاع کنمممممم
جیمین:اوک
و ات دست جیمین رو گرفت و رفتن تو
که یک دختره ی هرزه همش میخواست بچسبه به جیمین و لی جیمین محلش نمیزاشت ما به اعضای بی تی اس و مخصوصا جیمین و ات نباید مشروب بخوریم چون مست میشیم و ممکنه دشمانامون بیا د و اینا و اصلا مشروب نخوردیم
جیمین:بیبی افتخار میدی با من برقصی ات جونممم
یک خانمی :جیمینااا نمیشه با من برقصی
جیمین:گمشو
و خانما خودش به جیمین می مالید که جیمین عصبانی شد و اتم عصبانی شد
ات موهاشو کشید
ات :هعی خانم اگه دستت دیگه بهش بخوره میکشمتتت(با داد و همه داشتن اونا رو میدیدن که انقدر کتکش زد و از عصبانیت رفت بیرون و راه رفت
جیمین دیدم ات داره عصبانی می‌شه و یهو دختره ررو کتک زد و رفت بیرون هیچکی به دختره محل نذاشت چون همه از دختره بدشون میومد
که جیمین رفت دنبال ات
جیمین:اتتتت وایسا
ات:برو میخوام تنها باشم و همه ی اعضا اومدن و نامجون دویید و ات رو گرفت
نامجون:وایسا ااتت
ات:چجوری وایسم وقتی که دختر خودشو میمالید به د....... ی...... ک جیمین هاااا
نامجون اروم باش
ات:نمیتونم اروم باشمم میفهمی
جیمین:ات تقصیر من که نبود
ات:پس چرا به دختره چیزی نمیگفتی نکنه خوشت اومده بود
جیمین:نه بیبی ولی تو خیلی بد کتکش زدی
ات:نکنه نگرانش شدی
جیمین:ات تتت دیگه داری زیادرویی میکنی تقصیر من نبود فهمیدیییی الانم هرگوری میخوای بری برو(بلند
ات:دارم میرم(خیلی بلندتر از جیمین
نامجون:جیمین زیادرویی کردی برو معذرت بخواه
جیمین:نمیرم
نامجونر: اوکی پس بذار زنت ناراحت بمونه و جیمین پشیمون شد و رفت خونه اتو دید که سومی بغلش کرده
جیمین:ات بیا اینور
ات:چیه
جیمین :معذرت میخوام من موچیو ببخشسشش تروخداااااااا
ات:نه (میخواست شوخی کنه
جیمین:ترو خداا
ات:سوخی کردم باشه و رفتن پایین و مامان ات هم بهش گفتم بره و خداحافظی کردیم
ات:جیمین بقیه اعصا بهشون زنگ بزن بگو بیان
جیمین:چرا
ات:سوال نپرس میخوام یک چیز خیلی مهم بگم
جیمین:اوک
حیح ببخشید فعالیت نکردممم