love inother style پارت74

#love_inother_style #پارت74
ویکی
پوووف چه داستانی داریم ما ها اما خوشحالم که یونگ خوشحال تر از قبله
الیزا:ولی خداییی چطوری دلت اومد به ما نگی
ساکونو:من به نینا گفتم
من:نینااااا
نینا:به جون خودم.خودش گفت نگم بهتون وگرنه مگه من نخود تو دهنم خیس میخوره والا!!!
همه زدیم زیر خنده
من:خوب شوهر خواهر چطور بود برن
ساکونو:چیش نگم براتون خیلی خوب بود زندگی مجردی شبا دربند صبح ها فرحزاد اصلا یه چیزی میگم یه چیزی میشنوین
*که اینطور پس بدون ما خوش بودی
یونگ اومد کنار دستشو انداخت رویی شونم
ساکونو:معلومه هرجا تو اون بک نباشه خوش میگذره!آخ چته تو وحشی
میا:هوشت با شوهرم درست صحبت کن
من:بابا طرفداری چه میکنه این عشق باادم ببینم خبر توراه یا نه
میا:گمشووو کثافط
من:ااا یونگ نگاش
یونگ:بک عزیزم زنتو جمع کن
بک:زنه من خیلیم خوبه
ساکونو:بابا کوش پس؟؟
بک:بابارفته روسیه سریه سرموضوع
ساکونو:آهان خیلی دلم براش تنگ شده بود هان راستی واستون سوغاتی آوردم خاک تو سرتون برام که یک جشن نگرفتین هیع
من:اگه گذاشتی سوپرایزت کنیم
ساکونو:بروبابا
یونگ:ااا ساکونو
ساکونو:هان
من:خوشم میادبین هیچ کی فرق نمیزاره حتی بین داداش و زنداداشش
ساکونو:قربونت عزیزم
**//**//**//**
یونگ
من:ساکونو میایی باهات کار دارم
ساکونو:هوم باشه الآن میام
بلند شدیم رفتیم تو حیاط نسشتیم رویی چمن هاش
من:خوب میگی سرچی رفتی؟یابرم از زیر زبون بقیه بکشم
ساکونو:هانن هویجوری وقتی بورسیه بشی چرا نری
من:سر منو شیره نمال من خودم پراید ایرانی رنگ میکنم جایی پورشه میفروشم بگو ببینم
ساکونو:خوب راستش دلم میخواست تنها باشم برایی فراموش کردن
*جینیونگ نه؟
با تعجب به بک نگاه کردم بک جدی جدی بود
ساکونو:از.. ازکجافهمیدی؟
بک:از اونجایی که وقتی رفتی اون چنان بهم ریخت پیگیرش شدم از ته فهمیدم
ساکونو:نینا دهن لق آره فک کنم
من:چرا رفتی
ساکونو:قول دادم به تو به بابا به بک که عاشق کسی نشم اگه هم شدم مرد دوم زندگیم بشم
من:دیونه همش شوخی بود
ساکونو با بغض سرشو تکون داد شروع کرد به تعریف کردن قولی که به بابا سر ازدواج من داده
ساکونو:عاشق مرد دوم زندگیم بشم که هنوز پیداش نکردم هیع خاک تو سرتون باید یه خواهر ترشیده رو تحمل کنین هیع
بک اومد کنار ما گرفتیم بغلمون گریم گرفته بود
من:توهمیشه عزیز مایی هرچیم بشه خودمون بابا رو راضی میکنم
ساکونو:وایی نه توروخدا بابا ناراحت میشه