خوببب بریم برا بقیه مهمونی

_ خوببب بریم برا بقیه مهمونی
÷ های عشقم
٪ شت فاک واتتت؟
+ انقدر به کوک نچسب دختره نکره
٪ من فقط 3 سال نبودمممم اینجا چه خبره
+ هیچی بابا این زنیکه دیوانه دختر عمو کوکه هی بهش میچسبه منم حرص میخورم دلم میخواد تیکه تیکش کنم
÷ عمرا بتونی
+ تو میتونی دهنتو ببندی چون من با تو نبودم(لبخند)
× اینجا چه خبره؟ تو حق نداری اینطوری باهاش صحبت کنی
_ تو دخالت نکن خانم کیم
× جونگ کوک خجالت بکش من مامانتم
_ نه نیستی تو هیچی نیستی کاری نکن از خونه بندازمت بیرون حد خودتو بدون نورا از تو هم به من نزدیک تره اگر آب تو دلش تکون بخوره خودم میسوزونمت(رگاش از عصبانیت زده بیرون)
٪ بهتره اینطوری کوک رو عصبانی نکنید چون این دومین باریه که اینجوری عصبی میشه و ممکنه هر بلایی سرتون بیاره
+ اولین بار چطور؟
٪ خوب بخاط...
_ لطف میکنی ساکت شی(عصبی)
٪ اوکی من خفه میشم
× اصلا تو کی هستی اینجا چیکا میکنی؟
٪ دوست 26 ساله کوک
÷ پس تو جیمینی؟
٪ (خمار نگاه کردن)
÷ چشمای خمارو دوست دارم
+ داداش حالا میخوای جلوی کوک لاس نزن دیگه بیخیالللل
_ عادتشه
+ ک.....کوک
_ چیشد نورا خوبی(ترس)
٪ وایسا اون بیماری چیزی نداره؟
_ جیمین حواست بهش باشه الان میام(همزمان با دوییدن داد میزنه)
÷ هرزه احمق
٪ با این طرز لباسات تو الان هرزه تری
٪ نورا از بینی نفس بکش
_(نفس نفس)
_ برو اونور
• کوک میره سر نورا رو میذاره رو پاهاش و اسپری آسم رو تو دهنش میزنه و لباشو میذاره رو لبای نورا •
÷ هی چرا اونو میبوسی؟(حرص)
_ ببند دهنتو
٪ چرا باید اینکارو انجام بدی؟
_ یادت نیست؟ نورا مشکل تنفسی داره ممکنه ریه هاش به هم بچسبه