hot love ( عشق داغ) پارت سوم

hot love ( عشق داغ) پارت سوم

( جیمین _ ات +
مردقریبه / پدر ات & )

_مجبورم بهت بگم ببخشید 🫤 ( با ناراحتی )

+ اره معلومه باید بگی بببن لباسم چی شد

_باشه بابا پرو نشو حالا گفتم که ببخشید

+ خب چرا الان اینجا هستیم ( با اخم )

_ چون که من باید بهت میگفتم ببخشید خانم زشت

+ ات بغض کرد و گفت من زشتم یا تو ؟

_ معلومه تو من به این خوشگلی همه دوست دارن با من دوست باشن اما تو رو اون پرنده هم دوست نداره ( اخرش رو با خنده گفت )

+ دیگه شروع کرد به گریه و دوید که یهو یک نفر دستشو گرف و کشید

/ بیا بریم خانم خشگله

جیمین دوید دنبال ات و اون مرد

/ این کیه داره میاد ؟ تند تر بدو وگرنه بیشتر میزنمت

جیمین رسید به اونا رو از پشت زد تو سر مرد و مرد رو کلی با مشت زد بعد ات رو دید که داره مثل ابر بهاری گریه میکنه و اشک میریزه

_ بسه بیا بریم پیش بابات

& د ... دخت....دخترم چی شده ؟

_ اقای پارک داشتیم حرف میزدیم که ......( داستان )

& اون مرد کی بود ؟ میشناختی ؟

_ بله های اقای هیون بودن دشمن شما و پدرم . میخواستن دخترتون رو ببرن و در حد مرگ بزنن

& ممنون پسرم بقیه این رو با پدرت حل میکنیم


فعلا این پارت هم تموم شد از این پست به بعد شرایط داره

شرایط = ۶ تا لایک و 3 تا کامنت

امروز تا جمعه کلی وقت ازاد دارم که میتونم کلی پارت بزارم ولی باید یه کسی حمایت کنه وگرنه من ادامه نمیدم


لطفا کپی نکنید 🙂🙃


ممنون از فالو کردن هاتون 💜


#جیمین
#بی_تی_اس
#ارمی
#وانشات
#jimin
#BTS
#army