قصهی آتنا رو به همه بگید

قصه‌ی آتنا رو به همه بگید
تا نگن هیسِ درخشنده سیاهنمایی بود
قصه‌ی آتنا رو به همه بگید
تا نگن دختر اگر حجب و حیاشو حفظ کنه بهش تعرض نمیشه و اگر حفظ نکنه مستحقه که هر گرگ گرسنه ای بهش حمله کنه
قصه‌ی آتنا قصه‌ی تلخیه
قصه‌ای که کسی دلش نمیخواد بشنوه
قصه‌ای که بعد شنیدنش تا آخر عمر همش قراره تنت بلرزه
قصه‌ای که بعد شنیدنش تردید کنی تو از خدا دختر خواستنت و هر آن اضطراب و دلهره‌ی دختر داشته یا نداشته‌ت به تنت و جونته
قصه‌ی تلخیه قصه‌ی آتنا
دنیا پر از آتناست و هر مادری مادرِ آتنا
هر دلی میشکنه براش
هر جیگری آتیش میگیره براش
اما بگید به همه قصه‌شو
بزارید بدونن مظلومیت یه طفل معصومو
قصه‌ی آتنای هفت ساله‌ای که گم میشه و پدر و مادرش به هوای پیدا کردنش عکس و اسمشو همه جا نشون میدن بلکه ردی پیدا شه ازش و بعد مدتها
ردی که پیدا میشه جسد تکه تکه شده‌ی ۱۶ روز پیش به قتل رسیده بعد از تجاوزِ جیگرگوشه‌شونه
نمیشه از دردِ این قصه حرفی زد
اما برید این قصه رو برا هرکس که گفت دختر اگر معصوم و نجیب باشه بلایی سرش نمیاد بگید
برید این قصه رو برا هرکس که میگه تجاوزگر مریض نیست بلکه هر مردی لقمه آماده بزاری دهنش قورتش میده بگید
بگید همه مردا رو با این گرگای گرسنه‌ی مریض یکی نکنن
بگید هیچ دختری حتا اگر معصومم نبود تجاوز حقش نیست
بگید نجاست اون فکر و اون دهنی که این یاوه ها رو میگه با هیچ آب و خاکی پاک نمیشه
برید بگید اینا رو
برید بگید
.
| مانگ میرزایی |