پارت63

#پارت63
+تو چرا اینجانشستی؟
برگشت سمت منو گفت:منظورت چیه چرا اینجام؟؟؟
+جای آسلی نشستی
کرم:الان تو ناراحتی من اینجا نشستم؟؟
+چطور؟
کرم:خب اگه ناراحتی من پاشم برم پیش سها
با این حرف برگشتم طرفش و خم شدم سمتش جوری که کرم مجبور شد بره عقب و بهش گفتم:ببین پیش خودت چی فک کردی هی هر چی میشه میگی میرم پیش سها خو پاشو برو مثلا منتظری بگم بری میکشتمت یا حسودیم بشه؟؟هاان؟
جوابمو نداد ولی بجاش داشت میخندیدبا تعجب داشتم بهش نگاه میکردم،اینم دیونه هست بخدا،روبهش گفتم:مگه دیونه ای که میخندی؟
ابرو بالا انداخت،گفتم:پس چ مرگته؟؟
دستشو بلند کرد و تیکه ای از موهامو که داخل صورتم بود رو کنار زد و انگشت اشارش رو روی گونم میکشید،با تعجب داشتم به کاراش نگاه میکردم که گفت:خوشگلم،اینطوری که تو اومدی سمت من بجز ملیسا و سهیل کسی درست نمیبینه اینجا چ خبره و تو داری دعوا میکنی،برعکس فک میکنن اومدی بغل نامزدت و.......یه چشمک هم زد تازه دوزاریم افتاد این بیشعور چی داره میگه و چیکار میکنه،اصلا یادم رفت داخل چ موقعیتی هم و خودمو با دستم نگه داشتم،اومدم دستمو بلند کنم بزنم داخل سرم که یهو با کله رفتم داخل بغل کرم که یهو اول خود بیشعورش بعدم اون ملیسا و سهیل خر زدن زیر خنده،دستشو انداخت دور کمرم و داخل بغلش نگهم داشت که محکم پسش زدم و گفتم ولم کن بینم الاغ بیشعور،باحرص خوردن من خندش بیشتر شد ولی بی توجه بهش سر جام نشستم،پسره گوریل از دیروز تا حالا به اندازه یک سال حرصم داده،من غلط کنم زن این بشم.......
#loveintime
لطفا به اشتراک بزارید👆🙏
@roman._.loveintime