مروارید آبی

مروارید آبی
Part ⁶⁴
ویو لانا
برخلاف شب های قبل این دفعه خیلی خوابم میومد بدون اینکه لباسم و عوض کنم با همون لباسا توی تخت دراز کشیدم و چشمامو بستم..
ویو کوک
بعد اینکه لانا رفت بخوابه میا و یونا هم پاشدن رفتن بخوابن الان جمع کاملا مردونه بود نامجون چند تا ویسکی اورده بود... حالم زیاد خوش نبود همه مون مست بودم
_جیمین فقط تویی که مجردی تو بین این جمع الان جیهوپ هم دوست دختر داره (مست)
#(خنده) نمیتونم فراموشش کنم کوک
~ (خنده شدید) وای چرا اومدیم بوسان؟
☆اومدین دهن من و سرویس کنن
فردا همگی غذا کم میخوریداا
_ خنده فقیر شدی نامجون؟
☆ من خوابم میاد شب خوش
~منم رفتم خدافظ (خنده)
_....وایسا ببینم الان من مست کرده بودم؟(حالت طبیعی برگشت)
#اوهوم بغض
_ببینم الان توهم مستی؟
#قبل اینکه مست بشم ماست خوردم
_عاهااا
ببینم چرا صدات میلرزه؟
#کوک... من هنوزم... دوسش دارم (گریه در حد چند تا اشک)
کوک میره جیمین و بغل میکنه*
_ هعی پسر بسه اون خیانت کرد
#...
_جیمین؟
نگاهش میکنه *
_خوابیدی که پسر (خنده)
ویو کوک جیمین و براید استایل بغلش کردم و بردم رو تخت گذاشتمش در و بستم و رفتم اتاق خودم لانا خواب بود
حیف خوابی لانا وگرنه الان... هوففف بگذریم
رفتم پیش لانا و بغلش کردم و سیاهی...
فلش بک صبح*
ویو لانا با صدای میا از خواب نازم بیدار شدم جالب بود... بعد از شیش ماه بلخره کابوس ندیدم
♡ عزیزم
+هومم
♡بیا صبحانه
+باشه الان میام
بعد پنج دقیقه از تخت دل کندم کوک نبود به احتمال زیاد پایینه
بعد اینکه کارامو کردم لباس مو عوض کردم و رفتم پایین همه سر میز بودن
+سلامممم
~به به کوالااا
&چه عجب بیدار شدی
# سلام به بهترین زن داداش
♡ععععع باشههههه باشهههههه
#(خنده) زن داداش روبه میا
شما تو دنیا تکی
♡خر نشدماا
#عععع
_بیا بشین لانا
زودتر از همه خوابیدی دیر تر از همه بلند شدی
☆ببینم کوک جیهوپ نمیاد؟
_دیشب که پیام داد گفت متاسفانه نمیتونه بیاد کار براش پیش اومده


شرط 40 لایک
30 کامنت
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی