در اتاق و با پام باز کردم و ا.ت و گذاشتمش رو تخت میخواستم

_در اتاق و با پام باز کردم و ا.ت و گذاشتمش رو تخت میخواستم بغل خودم بخوابه ( بچه ها چون ا.ت خجالت میکشید قبل پیش جیمین بخوابه تو اتاقی که جیمین اونو به بردگی گرفته بود میخوابه)
پس گذاشتمش رو تخت و خودمم بغلش خوابیدم
+ساعت ۷ ببند شدم دیدم بغل جیمینم پس رفتم روی جیمین ( عکس بالا رو جیمین و ا.ت در نظر بگیرید )
و دوباره گرفتم خوابیدم
_ساعت ۱۰ بیدار شدم دیدم ا.ت رومه اوخی کوچولوم
عشق ددی نمیخوای بیدار شی زندگیم
+اممم ددی
_جون ددی
+ساعت چنده ( خابالو )
_ساعت ۱۰
+امم از روش بلند شدم و چشمامو‌مالیدم
_ای جانم‌ کیوتم موهاشو بهم زدم
+ددی بغلش کردم
_جونم خوشگلم
+امروز میری شرکت
_اره قشنگم ولی نمیتونم تو رو ببرم خطر ناکه
+باشه لپشو بوشیدم
رفتم دستشویی کارای لازم و کردم و رفتم‌آشپزخونه دوتا قهوه درست کردم ما صبحونه وقتی با هم بودیم نمیخوردیم یه قهوه
_ا.ت من میرم
+ددی تو رو خدا اول قهوتو بخور ( کیوت )
_باشه کیوتم
+اخ جونن
_(‌خنده ) خیلی خب تموم شد مراقب خودت باش زود میام
+باشه تو هم مراقب خودت باش ددی جونم بای بای
_خدافظ عزیزم
+جیمین رفت حالا من چیکار کنم راستی یادم رفت بگم جیمین برام‌گوشی گرفت پس رفتم‌تو گوشی بزار ببینم اینستا چه خبره
اممم هیچی ایشش اصلا میرم تلویزیون میبینم
رفتم‌ بقیه قسمت های وزندی و دیدم
۲ قسمتشو دیدم بعد رفتم حیاط
_رفتم‌ دراز کشیدم رو تاب (‌ تابشون بزرگ بود 😒)
هوا سرد بود ولی بیخیال شدم و به اسمون نگاه کردم همینجوری که داشتم نگاه میکردم پلکم خسته شد و خوابم گرفت و دیگه چیزی نفهمیدم
_۱ ساعت دیگه کارام تموم میشه هیوننن
=بله قربان
_پرونده کیم رانگ و بده
=چشم
_ههه زیادی شرکتش خوبه ولی شرکت من بهتره هیون به پارک رانگ فردا حمله میکنین و شرکتشو بهم میریزین
=چشم قربان
_کارام تموم شد سوار ماشین شدم و راه افتادم رسیدم به نگهبانا گفتم ماشین و پارک کنن داشتم میرفتم که دیدم یه نفر رو تاب خوابش بره رفتم نزدیک تر که دیرم ا.ت از سرما به خودش پیچیده بود
ا.ت چرا اینجا خوبیدی به گونش دست زدم یخ کرده بود کتمو دراودم انداختم روش و برای استایل بغلش کردم که بلند شد
+اومدی ددی
_اره قشنگ ددی چرا اونجا خوابیده بودی یخ زدی
+ببخشید فقط دراز کشیدم که خوابم برد
_هوفف دستات یخ کرده گردنت یخ کرده پاهات تو توی این سرما شلوارک پوشیدی
+ببخشید ددی
_اخه من از دست تو چیکار کنم ...