P13

میونگ سو:و اما مستر جئون همون براش بسه که بدونه از یه زن شکست خورده تازه زیادیشم هست(با پوزخند)
میونگ سو:الان حصابامون صاف شد می‌تونیم بریم
میونگ سو بر میگرده که بره جونگ کوک میگه
جونگ کوک:صاف نشد هنوز پیشم طلب داری
میونگ سو: ببخشید
جونگ کوک:محموله قبلی رو که دزدی اندازه هر سه تا محمولت بود این اخری زیادی بود برات
میونگ سو:نه اونو به جای حرص هایی که برای اون سه تا محموله خوردم و اعصاب خوردیشم که حصاب کنیم میشه همون،اما حالا که زیادی میدونی یه کمک بهت میکنم که حصابا راست و ریست بشه به جای اینکه کل حواست به من باشه حواست به دشمنای دیگتم باشه درسته من صدر جدولم اما کسایی دیگه هم هستن که بخوان تو رو زمین بزنن(با پوزخند)
جونگ کوک:منظورت چیه
میونگ سو:نمیدونم از این اقا بپرس...
به یکی از محافظا اشاره میکنه محفظه میپرن وسط حرفش
همون محافظه:چی داری میگی دروغ میگه قربان
میونگ سو:بهت یاد ندادن وسط حرف بزرگترها نپری هر چند که مشکلی ندارم جونگ کوک و هم قد خودت میدونی اما من اندازه اون نیستم فهمیدی
همون محافظه:خفه شو وگرنه میزنمت
اسلحه شو در میاره به سمت میونگ سو میگیره بیونگ میره جلوی میونگ سو
بیونگ:بزارش زمین
میونگ سو بیونگ و کنار میزنه میره جلوی محافظه اسلحه رو میزاره روی پیشونیش
میونگ سو:بزن دیگه چرا نمیزنی
همون محافظه:گفتم حرف نزن خفه شو
میونگ سو:میدونی چرا یه انسان نیمه دیونه از یه انسان کامل دیونه خطرناک تره،چون اون میتونه با اون نیمه سالمش فکر کنه و با اون نیمه دیگش انجامش بده
همون محافظه:الان میخوای با اینا منو بترسونی
میونگ سو:نه اینا فقط یه داستان بود برای پرت کردن حواست
میزن به دستش اسلحله از دستش میوفته
میونگ سو:برو با هم قد خودت دربیوفت
اسلحه رو با پا میندازه اون ور یهو زخمش تیر میکشه دستشو میزاره روی شونش دستشو برمیداره خون روشه
میونگ سو:به کل داشت یادم میرفت یکی جفت اینو برای فرشته خان بزارین اونم با اسلحه بریم
جونگ کوک:فکر میکنی تلافی اینا رو در نمیارم
میونگ سو:چرا همچین فکری کردم اما جامون مشخصه هر کی اومد خوش اومد
یونگی:نکنه این جمله ساله که هر دوتون تکرار میکنین
جونگ کوک:هیونگ الان وقتش نیست
میونگ سو:بیونگ بریم
جیهوپ:یه لحظه وایسا زخمت خونریزی داره خون زیاید از دست دادی

راستی بچه ها من ۲۷ تولدمه🥲
امیدوارم خوشتون اومده باشه ممنون از حمایتتون 💜