بعد از تقریبا ۳۰ دقیقه رسیدیم به یه عمارت خوشگل پیاده شدی

بعد از تقریبا ۳۰ دقیقه رسیدیم به یه عمارت خوشگل پیاده شدیم و رفتیم داخل دخالت خوشگل بود خیلی خوشم اومد ازین ویلاعه
کوک. خوب اینجا فقط دوتا اتاق داره یه جوری باید تقسیم بشیم
ته. یا دخترا پیش هم باشن یا من و خواهرم با تو خواهرت
ته. دخترا شما چه طوری راحتین؟
تهیان. برای منم فرقی نداره من که زیاد کنار ته خوابیدم
هاوین. منم همین طور پس بیا امشب پیش هم بخوابیم
کوک.نه خیر شما پیش من میخوابی هاوین خانم
هاوین. اااا داداش چیکارم داری خوببببببب
کوک.همین که گفتم
ته. آره اینطوری بهتره شب بخیر
هاوین و تهیان.شب خوش😍
کوک.شب بخیر
منو ته رفتیم تو اتاق اون رفت دوش گرفت منم حوله پوشیدم منتظر بودم بیاد که بعدش خودم دوش بگیرم با گوشیم مشغول شدم و تا امد بیرون فقط یه شلوارک پاش بود و موهای خیسش تو صورتش بود
ته. پرنسسم سریع برو دوش بگیر بیا بخوابیم
تهیان.اوکی تا من میام موهاتو خشک کن سرما نخوری
ته. چشم ملکه من 🥰🥰(دیوونه نشین داداششه منم داداشم اینجوری)
منم رفتم حمام اومدم بیرون تهیونگ موهاش و خشک کرده بود رو تخت دراز کشیده بود و مشغول چت کردن بود
تهیان. با کی چت میکنی؟
ته.آخه به تو چه؟
تهیان. هر هر میخوام ببینم کدوم خری مخ داداشمو زده
ته. دیوونه میسوعه(دوست دخترش)
تهیان.یاح یاح چی میگه؟
ته.به توچهههههههه(صدای بلند اما دعواعی نه)
تهیان. ببین منو من حتما باید برای ازدواجت نظر بدما خیر سرم خار شوهرم
ته.هیییی خدا
تهیان. به عشقبازی هاتون برسین😂😉😉😉
رفتم لباسمو عوض کردم و کنارش دراز کشیدم بعد ،وشیو خاموش کرد و منو بغل کرد بعد هم خوابیدیم