معلم روانی
#معلم روانی
p3
چند ساعت بعد
زنه:ببخشید دکتر حال برادرم خوبه
بورام:بله خانوم آروم باشین حال همه خوبه
زنه:مرسی مرسی (گریه)
بورام:حالا ۱۲ شب با کی برم خونه
تهیونگ:سلام سلام
بورام:دوباره این هفف
تهیونگ:برسونمت؟
بورام:ترجیح میدم تنها برم ولی تو منو نبری خونه
تهیونگ:چرا
بورام:مزاحم نشو
(میره)
تاکسی تاکسی
(سوار میشه)
ویو بورام:خیلی خسته بودم برای همین یکم چشمامو بستم با صدای وحشتناکی بلند شدم و با صحنه عجیبی روبرو شدم
بورام:آقا حالتون خوبه خونریزی دارین
تاکسی:دخترم فرار کن فرار کن
بورام:اون دیگه چه موجودیه
تاکسی:فرار کن
بورام:با سرعت از ماشین پیاده شدم دیدم یه زنه با لباسای ناجور جلومو بهش پناه اوردمو کمک خواستم ولی نتونستم دستشو بگیرم
که یهو ماشین با سرعت به طرف پرتاب شد و یه مرد جلوشو گرفت تا بهم نخوره ولی،با نوری که اونجا پخش شد بیهوش شدم
یوری:عه عه داره بیدار میشه
دونا:آبجی خوبی
هانول:چیشده؟
بورام:مامان مامان کو بابا بابا کجاست
دونا:بورام به خودت بیا بابا و مامان الان ۱۵ ساله که تو تصادف مردن
بورام:چی
هانول:من دارم میترسم(گریه)
پرستار یو:دورشون خالی کنین
بورام:ببینم امروز چه سالیه و چه ماهی امروز چندمه
جیمین:۲۰۲۴ ۱۳ می
بورام:من کجا پیدا شدم
جین:خیلی خفن بود ماشین ترکیده بود و تو اونجا بیهوش بودی
دونا:جین الان این خفنه؟
جین:خب آره
بورام:من من باید برم (جیغ)
هانول:چیشده
بورام:اینو که من میبینم شما هم میبینینننن(دیوارو نشون میده)
دونا:هانول راست می‌گفت بورام یچیزیش شده
بورام:ا اون بچه داره از دیوار رد میشه
جیمین:بهتره ببریمش خونه تا استراحت کنه
هانول:موافقم
*یک هفته بعد*
ویو بورام:یه هفته گزشته و هیشکی حرفمو باور نمیکنه راجب اون شب خیلی کنجکاوم که اون زندگی که من داشتم و مامان بابا الان کجان
میا:یورام بیا صبحونه باید بریم سر کار
بورام:اومدمم
جین:بشینین که غذا آمادست
بورام:اممم انگار خوشمزست هیونگ
جین:معلومه
دونا:عزیزم توت فرنگی میخوام(بارداره)
جین:دونا بخدا بچه هنوز دو هفتشه
بورام:بیا گوشت بشه بچسبه به تنت
دونا:بیا بیین چه خاله خوبیه
بورام:او ا او دیرم شد میا بیا بریم
میا:خوردم خوردم بریم
*پرش زمانی به بیمارستان*
رئیس:خب خانوم کیم بورام،کیم میا برای معاینه بچه ها منتقل میشین به دبیرستان هان
میا:یسس
بورام:اییی دوباره اون پسره
میا:کی؟
بورام:بابا داداش دومادم
میا:اها اون خوشتیپه
بورام:کجاش خوشتیپه
میا:بیا بریم بدو
بورام:باش.....
دو پارت بعدی هم بخونین♡
حمایت نشه؟
ببخشید دیر شددد:)
p3
چند ساعت بعد
زنه:ببخشید دکتر حال برادرم خوبه
بورام:بله خانوم آروم باشین حال همه خوبه
زنه:مرسی مرسی (گریه)
بورام:حالا ۱۲ شب با کی برم خونه
تهیونگ:سلام سلام
بورام:دوباره این هفف
تهیونگ:برسونمت؟
بورام:ترجیح میدم تنها برم ولی تو منو نبری خونه
تهیونگ:چرا
بورام:مزاحم نشو
(میره)
تاکسی تاکسی
(سوار میشه)
ویو بورام:خیلی خسته بودم برای همین یکم چشمامو بستم با صدای وحشتناکی بلند شدم و با صحنه عجیبی روبرو شدم
بورام:آقا حالتون خوبه خونریزی دارین
تاکسی:دخترم فرار کن فرار کن
بورام:اون دیگه چه موجودیه
تاکسی:فرار کن
بورام:با سرعت از ماشین پیاده شدم دیدم یه زنه با لباسای ناجور جلومو بهش پناه اوردمو کمک خواستم ولی نتونستم دستشو بگیرم
که یهو ماشین با سرعت به طرف پرتاب شد و یه مرد جلوشو گرفت تا بهم نخوره ولی،با نوری که اونجا پخش شد بیهوش شدم
یوری:عه عه داره بیدار میشه
دونا:آبجی خوبی
هانول:چیشده؟
بورام:مامان مامان کو بابا بابا کجاست
دونا:بورام به خودت بیا بابا و مامان الان ۱۵ ساله که تو تصادف مردن
بورام:چی
هانول:من دارم میترسم(گریه)
پرستار یو:دورشون خالی کنین
بورام:ببینم امروز چه سالیه و چه ماهی امروز چندمه
جیمین:۲۰۲۴ ۱۳ می
بورام:من کجا پیدا شدم
جین:خیلی خفن بود ماشین ترکیده بود و تو اونجا بیهوش بودی
دونا:جین الان این خفنه؟
جین:خب آره
بورام:من من باید برم (جیغ)
هانول:چیشده
بورام:اینو که من میبینم شما هم میبینینننن(دیوارو نشون میده)
دونا:هانول راست می‌گفت بورام یچیزیش شده
بورام:ا اون بچه داره از دیوار رد میشه
جیمین:بهتره ببریمش خونه تا استراحت کنه
هانول:موافقم
*یک هفته بعد*
ویو بورام:یه هفته گزشته و هیشکی حرفمو باور نمیکنه راجب اون شب خیلی کنجکاوم که اون زندگی که من داشتم و مامان بابا الان کجان
میا:یورام بیا صبحونه باید بریم سر کار
بورام:اومدمم
جین:بشینین که غذا آمادست
بورام:اممم انگار خوشمزست هیونگ
جین:معلومه
دونا:عزیزم توت فرنگی میخوام(بارداره)
جین:دونا بخدا بچه هنوز دو هفتشه
بورام:بیا گوشت بشه بچسبه به تنت
دونا:بیا بیین چه خاله خوبیه
بورام:او ا او دیرم شد میا بیا بریم
میا:خوردم خوردم بریم
*پرش زمانی به بیمارستان*
رئیس:خب خانوم کیم بورام،کیم میا برای معاینه بچه ها منتقل میشین به دبیرستان هان
میا:یسس
بورام:اییی دوباره اون پسره
میا:کی؟
بورام:بابا داداش دومادم
میا:اها اون خوشتیپه
بورام:کجاش خوشتیپه
میا:بیا بریم بدو
بورام:باش.....
دو پارت بعدی هم بخونین♡
حمایت نشه؟
ببخشید دیر شددد:)
۳.۸k
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.