لجباز جذابP50

لجباز_جذابP50

+چی؟
&فردا وقت داری؟
_نهه فردا وقت نداره کارت؟
&هیونگ
+چرا اتفاقا داشتم فکر میکردم
_جونگ کیونگ باز زبون یک برارد بزرگ تر میگم برووو بیروون... درم ببست..
&هیونگ خوبی؟
+جونگ کیونگ بعدا باهم حرف میزنیم..
&باشه..
ــــــــــــــــــــــــ
+خب کارت؟ مثل اینکه هیچ دلشوره ای نداری.. دلم داری اصلا؟
_ات تو داری با اعصاب من بازی میکنی؟
+نه تو داری منو دیووونه میکنی؟ هیچ معذرت خواهی نکردی؟ انگار عادیه برات.. حتما زیاد انجام دادی من برات عددی نیستم..
_تو واقعا.. شب با نامجون خوابیدی؟
+نه... نخوابیدممم
_دروغ میگی...
+نههه راستهه
_پس چرا گفتی دوست داشتم..
+چون دلم خواست....
_اوک حرفی ندارم
+یااااااا زود باش معذرت خواهی کن
_به شرتی که دیگه رو مخم نری
+زوود باش
_خیلی خب بخشید.. زیاده روی کردمم
+نمیبخشمت.. باید جبران کنی..
_یااا پر رو نشوو
+حقمههه
_بزن تو گوشم... زوود باش
+نوچ یه جوره دیگه
_چجوری؟(این همه خوبی کرد در حقت.. اخرش این؟ )
+باهام حرف نزن.. پیشم نیا.. ازم دوری کن.. تو کارام دخالت نکن.. همین..
_نمیشه.. یه کار دیگه بخواه
+پس نمیبخشمت..
_نبخش به درک..
+یااااااااااااااااااااااا کوووووککککک
_تو مگه حالیت نمیشههه؟ دوست دارمممم اینو بفهمممممم
+منم دوستتت دارممممم... اصلا برا همین دارم میگم بهم نزدیک نشووو. نمیخوام بیشتر از این بهت حس پیدا کنممممم...
_چی؟
+اره اصلا منم دوست دارممم. خوب شد.. رازی شدی؟
با این حرفم جونگ کوک یکی دیگه شد.. با تعجب نگام میکرد.. منممم قلبمم تند میزد.. استرس داشتممم... نشستم روی تخت و موهامو ریختم توی صورتممم...
+واااااااای.... چیکار کردمممم..
جونگ کوک هیچی نمیگفت.. توی خودممم که یهو صدای در اومد.. نگاه کردم دیدم جونگ کوک رفت..
+چرا رفت؟ یعنی خیلی زیاده روی کردممم...؟
اه ات این چه کاری بووود اخه اینجااا هم جای اعتراف بووود؟
خودمو انداختم روی تخت و بالشتمو چسبوندم به صورتممم جیییغ زددمممم...
+ات یعنی کنترل هم نداری؟ اه چرا چرا چرا چرا....؟
÷ات چیشده؟ خوبی؟
+وااای تهیونگ من خوابممم؟
÷اره.. از منم سرحال ترییی..
+هفففف ای کاش خواب بوود
÷چیکار کردییی؟ اتفاقی بین تو و کوک افتاده؟
+اوم
÷چیکار کردین؟ هااااا
+ولش کن
÷اون پسره چیکارت کرده؟ ببینم نکنه
+وااااای خودمم نمیدونمممم.. از دهنم در رفت بهش یه حزفی زدمم
÷هففف ترسیدم ات... چیگفتی؟
+گفتم دوسش دارمم (اعتراف کرد )