در رو باز کردم و وارد شدم که دیدم شوگا پشت میزش نشسته

در رو باز کردم و وارد شدم که دیدم شوگا پشت میزش نشسته
ا.ت:ام ببخشید
شوگا:ها آوردی بزارش رو میز
رفتم سینی رو گزاشتم رو میز و خواستم برم بیرون که شوگا گفت
شوگا:ا.ت
ا.ت:بله
شوگا:فردا روز استراحت خدمتکاراست اگر خواستی جایی بری به من بگو باهم دیگه میریم چون هنوز بهت اعتماد ندارم
ا.ت:آها باشه ممنون کاری با من ندارید
شوگا:نه میتونی بری
رفتم بیرون و از پله ها رفتم پایین که احساس کردم موهام کشیده شد برگشتم دیدم یه دختر داشت موهامو می‌کشید
دختره:ببینم تو به چه جرعتی با عشق من لاس میزنی ها
ا.ت:ای ولم کن عشقت کدوم خری؟
دختره:هه الان بهت میگم عوضی هرزه
اومد بزنه تو دلم اما چون دفاع شخصی بلد بودم زدمش زمین که یهو شوگا اومد
(ویو شوگا)
رفتم پایین که برم ی چیزی بردارم که دیدم ا.ت ی دختره رو انداخته زمین وایسا ببینم اون سونگ مین نیست پس ا.ت زود قانون هارو زیر پا گذاشت خیلی عصبانی شدم
شوگا:اینجا چه خبر؟ (داد)
ا.ت:ارباب ب...
سونگ مین:هق هق اوپا اون هق منو زد(گریه ی فیک)
رفتم سمت ا.ت
شوگا:که اینطور
ا.ت:بخدا...
شوگا:لی هو
لی هو:بله آقا
شوگا:سریع این زنیکه ی هرزه رو ببر تو اتاق قرمز
لی هو:چشم آقا
لی هو ا.ت رو برد سمت اتاق قرمز که سونگ مین با گریه پرید بغلم
سونگ مین:اوپا هق هق دستم درد میکنه
شوگا:تو برو پیش کای(دکتر شخصی شوگا که با شوگا زندگی میکنه)
سونگ مین:باشه اوپا
سونگ مین رفت منم رفتم سمت اتاق قرمز من واقعا ا.ت رو دوست دارم اما بهش گفته بودم که نباید قانون ها رو زیر پا بزاره رفتم تو اتاق قرمز که دیدم ا.ت تو خودش جمع شده و از ترس گریه میکنه وقتی اینطوری دیدمش صدای شکستن قلبم رو شنیدم با این که برای من سخت ترین کار دنیا بود شلاق رو برداشتم و روی بدن بی نقص ا.ت زدم که جیغش در اومد خیلی عذاب آور بود اما نمیتونم غرورم رو زیر پا بزارم چون اون بدون توجه به حرف های من قانون ها رو زیر پا گذاشته وقتی کارم تموم شد دیدم ا.ت خونی و بی حال افتاده یه گوشه و داره گریه میکنه تحمل دیدنش رو نداشتم برای همین رفتم بیرون ته دلم ی حس عجیبی دارم انگا نمیتونم حرف های سونگ مین رو باور کنم برای همین رفتم دوربین ها رو چک کنم که مطمئن شم(نمی‌شود قبل اینکه ا.ت رو مس سگ بزنی این کار رو بکنی عزیز دلم)وقتی فیلم دوربین ها رو دیدم چشمام رو خون گرفت اون هرزه ی عوضی به ا.ت حمله کرده بود ا.ت فقط از خودش دفاع کرده بود زود رفتم سمت اتاق سونگ مین و در رو باز کردم نداشتم چیزی بگه دستش رو گرفتم و کشیدم سمت اتاق قرمز یادم اومد ا.ت هم اونجاست وای من با ا.ت خوشگلم چی کار کردم رفتم تو اتاق که سونگ مین نگاهش افتاد به ا.ت و پوزخند زد(تو باید پوز بند بزنی نه پوزخند اووووو)این باعث می‌شد بیشتر عصبانی شم دستش رو کشیدم و ...

بچه ها کلی نوشتم اما جا نشد