عشق مدرسه ای

عشق مدرسه ای
پارت ۱
ویو مین سو
صبح با الارم. گوشیم بیدار شدم امروز اولین روز مدرسه بود دوباره قراره اون یونگی رو ببینم.
فرم مدرسه رو پوشیدم و راهی مدرسه شدم اسلاید آخر
رفتم داخل کلاس شت تنها جایی که. خالی بود کنار یونگی بود رفتم نشستم سلام کردم دیدم. خوابه
معلم اومد درس رو شروع کرد
+ هی یونگی یونگی بیدار شو
بیدار شد ولی هیچی نگفت
+ خواهش میکنم.
معلم درس داد رفت من موندم با بچه. ها و یونگی کلی شیطون بازی در آوردم خودمو کیوت کردم با بچه ها کلی خندیدیم ولی یونگی هیچ. حرکتی نکرد ناراحت شدم ولی به رو خودم. نه آوردم
یونگی ویو
اههه چقدر این دختر کیوت و خوشگله
ولی خیلی. هم پر سروصدا هست
رفتم رو پشت بوم مدرسه داشتم آهنگ گوش میدادم که یه نفر یه. گوش هندزفری. رو گرفت برگشتم دیدم دختره تو کلاسی هست. راستی اسمش چیه
_ اسمت چیه
+ مگه نمیدونی
_ نه مگه تو اسم منو می‌دونی
+ آره میدونم اسمت یونگی هست. مین. یونگی شوگا هم بهت میگن
شت این این همه اطلاعات از کجا داره
_ حالا اسمت رو میگی یا نه
+ مین سو
_ هوممم
+ چرا با هیشکی حرف نمی زنی. ؟
ویو مین سو
گذاشت رفت ایشش
مدرسه تموم شد میخواستم برم که .....
نظر بدید
#bts

#ARMY
#MIN YOONGI
#BTS