30

#30
_نگفتم جناب مدیر
همون موقع یه زن و مرد هراسون اومدن
....پسرم صورتت چیشده؟
به تیپ و اخلاقشون میخورد خودشون چه آدماین
مادر اون بچه با اون آرایش غلیظش به طرف کوک برگشت و با عشوه گفت
.....فکر نمیکنید باید پسرتون رو تربیت کنید ببینید چه بلایی سرش اومده؟
_پسر من کاریو کرده که صلاح بود دلیل نمی‌بینم بخوام تربیتش کنم(اخم و سرد)
+شما باید پسر خودتون تربیت کنید که زورش به ضعیت تر از خودش رسیده
......تو دیگه داری به من تربیت کردن یاد میدی
+آره من دارم به تو یاد میدم مشخصه خودتون چه آدمایی هستید که پسرتونم مثل خودتون شده
_عزیزم اینو خودم حلش میکنم تو به خودت فشار نیار باشع؟
مدیر:خانوم محترم ایشون جناب جئون هستن احترام خودتونو نگه دارید
همون موقع یه خانواده دیگه اومدن قطعا پدر مادر اون دختر بچه بودن
....مامان بابا
....کایلی عزیزم تو اینجا چیکار می‌کنی
مدیر:پسر این خانوم واسه دخترتون قلدوری کرده بود ولی این آقا کوچولو مراقبش بود
....آقایه مدیر فکر نمیکنید الکی دارید تهمت میزنید پسر من کتک خورده از پسر این آقا
مدیر:اونم اشتباه کرده ولی پسر شما اشتباه بزرگتری کرده
....من پسرمو یه دقیقه هم اینجا نگه نمیدارم
_فکر کردی نمیتونم کاری کنم پسرت دیگه هیچ جا ثبت نام نشه؟ پس مراقب حرفات باش
همون موقع یه مرد دیگه که مطمئنن پدر اون پسربچه قلدور بود اومد تو
دفتر مدیر اون مرد با دیدن کوک تو چشماش ترس و میشد دید درسته اون میدونست کوک رییس مافیا هاست اون مرد تعظیمی کرد
_مشتاق دیدار جناب پارک
....ج جناب جئون باز چه غلطی کردی
_پسرت قلدوری کرده
.....من متاسفم قربان خودم میدونم چیکارش کنم
.....چی میگی تو؟
....ببند دهنتو زود باش بیا بریم من متاسفم قربان
+حالا شما نمیخواد زیاد سخت بگیرید به پسرتون بهتره با ملایمت رفتار کنید
سوهو:دیگه نیاز نیست نگران چیزی باشی اون پسر دیگه باهات کار نداره
کایلی سوهو رو بغل کرد
+وای مامانم چقدر بامزه ان
....خب دیگع بچه ها حالا که مامان باباتون اومدن میتونید برید
سوهو به طرفمون دویید