خیانت کردن ممنوع

خیانت کردن ممنوع
خواهشن همه تااخربخونن این و
" عشقم عشق جدیدت مبارک ."
فقط بخونید. ..منکه حسابی حالم گرفته شد.
اسمم محسن ٢٨ سالمه  و شغلم . . .
من بنا هستم و چون ٢ساله ازدواج کردمو مستأجر هستم  و اینکه تو شهرم کمبود کار بود به تهران رفتم  و شدم کارگر ساده !
یا واضع بگم شدم حمّال !
چون دوست نداشتم خانومم اول زندگی با فقر روبه رو بشه . . .
یروز که مشغول کار بودم زنم زنگ زد و بعد از احوال پرسی بهم گفت گوشیم دیروز سوخت الان دیگه گوشی ندارم !
منم زود براش پول فرستادم تا واسه خودش گوشی بخره !
پسرایی که کنارم کار میکردن از برنامه ای به اسم لاین می حرفیدن !
دوستم اسرار کرد که توهم لاینتو وصل کن توش پره دختره ولی یاد زنم افتادمو بیخیال شدم !
ولی باز با اسرار دوستام لاینو واسم نصب کردن !
منم که دیدم اونا میگنو میخندن ، نگاهی به لاین انداختم و تا باز شد تصویر فرجامی دیدم !!!
عکس زنم  که تو لاین بود . . .
با خط دیگم اددش کردم و تا چند روز پستاشو لایک میکردم !
تا اینکه ی روز تو پستش نوشت فردا ولنتاینه نمیدونم واسه عشقم چی بخرم !
منم واسش کامنت گذاشتم اون تورو همینجور که هستی میخواد و عاشقته . . .
بهم خندید و گفت مرسی !
خیلی خوشحال بودم ، کلا کبودیهای دستمو کوبیدگی بدنمو فراموش کردم !
فرداش بهم زنگیدو ازم پول خواست !
منم واسش فرستادم و خیلی کنجکاو بودم که چی میخواد بخره . . .
روز ولنتاین رسید باخوشحالی لاینو باز کردم رفتم تو پستش (:
عکس ی پسرو دیدم با یک کت قهوه ای که زیرش نوشته شده بود  این عشقمه ، کت که واسش خریدم قشنگه !
منم رفتم پی ویش ی عکس با لباس کارگریم واسش فرستادم و نوشتم:

             عشقم عشق جدیدت مبارک