پارت چهارم

پارت چهارم

. نرگس خانوم کسی نیست
نرگس خانوم. نه دخترم اقا سر کار هستن خانوم هم رفتن خونه دوستشون
. باشه برای من کیک نازی کشنده با آبمیوه بیارین
نرگس خانوم خندید چشمی گفت و رفت منم رفتم رو کناپه بعد گشتن شبکه ها کلاه قرمزیو پیدا کردم اخ جون
بچه هم خودتونین نکبتا ایش
نرگس خانوم کیک و اب پلتقال برام اورد خوردمو حال کردم بعد شام کشید خوردمو امدم تو اتاق خابیدم
خواب پیش خواب پیش...
عر عر عر!
. مرگ کوفت زهرمار خر بی خاصیت
با چشمای پف کرده بلند شدم
. هاااااااا؟
نیلو. عه سلام نازی خوفی
خاک برسر زنگ زده میگه خوبی د اخه دختر دوساعت دگه زنگ میزیدی عععققق
. خاک تو سرت کنن نمیبینی خوابم زنگ میزنی مزاحم میشی
نیلو. ایش دختره ی بیشعور با خوبی نمیشه بات حرف زد خواستم احوالی ازت بگیرم
. خب گرفتی دیدی خوبم سلامتم حالا گمشو نره خر
صدای جیغشو شنیدم قبل اینکه هزار تا فوش بخورم قطعش کردم گرفتم خوابیدم خواب پیش خواب پیش..
یاااااا ابوالقاسم!!
.چی بود چیشد
بخودم امدم دیدم نیلو رها مثل خر دارن زمینو گاز میگیرن
ای خاک برسرا پارچ ابو رو من میریزین وایسین یک حالی به کلاستون بدم کیف کنین
. مرگ خاک برسرا تو خونه هم از دستتون نباید آسایش داشته باشم
رها. وا.. ییی دل... دلم آآآ... خخخخ
دوباره زدن زیر خنده چشماشون از حدقه داشت در میومد
نیلو. وا... وای قیافت دی... دیدنی بود دخ..تر خدا نکش... نکشتت وایییی
که قیافم دیدنی بود یواش یخا تو پارچو برداشتم با ی حرکت ناگهانی......