3 Pårt
#3_Pårt
♡شیطان یا فرشته♡
نازلی_بلخره بعد ۲۰۰ سال تو ترافیک موندن و خنده شوخی رسیدیم .
رها_ماشینی ک تو رانندش باشی همینه :)
نازلی_گو.ه خویش به تو نیومده پیاده شو دیرمون شد الان حسینی کلمون رو میکنه مرتیکه؛)
رها_باشه بابا ایش ولی فقط بدوووووووووو😂😐
_♡2menبعد♡_____________________
نازلی_وایییییی رها خاک بر گورت ککن الان چجوری بریم داخل ۱۰ دقیقه از کلاس گذشته خر
رها_خب خانوم ابلهه تو ک همه جا یفکری میکنی اینجا هم بکنه نه ک زنگ تشریف داری
نازلی_الان موضوع این نیست اونش با من بیا بریم داخل
رها_خب چجوری ک یهوو دستم به داخل کشیده شد آخر کار خودشو کرد
نازلی_سلام استاد حالتون چطوره .....
رها_چیکار داری میکنی داری احوالش میپرسی از بس خر تشریف داری (آروم )
نازلی_خفه شو از زن و بچه چخبر استاد زندگی خوب پیش میره با اجازه ما بشینیم
رها_افرین بهت افرین بدوووو بشین داشتیم مینشستیم ک یهو
استاد حسینی_با شما دوتا وایسین ببینم شما دوتا فکر کردین من خرم
رها_با این حرف استاد همه زدن زیر خنده
نازلی_از خرم خر تری استاد اصلا خوده خری تف به ننگت بزنن(تو دلش)
استاد حسینی_این بار چندمتون برید بیرون ببینم
رها_استاد بخدا دیگ تکرار نمیشه بخدا
استاد حسینی_دفعه پیشم همین رو خواهرتون گفت سریع بیرون
رها_اما استاد ک یکدفعه
نازلی_بیا بریم دیگ ...
رها_چیکار میکنی میخوای این ترمم بیفتیم
نازلی_تو هنوز خواهرتو نشناختی میدونم با اون استاد در و پیت چیکار کنم بشین و نگاه کن.
رها_دیگ میخوای چه دسته گلی اب بدی
نازلی _اونش با من تو فقط بشین و نگاه کن به من میگن نازلی خطر
رها_زارت تو فوقش بتونی نازلی گو..زو باشی را بیفت بابا حداقل بریم بیرون تا زنگ بخوره
نازلی_از بس شعور نداری
رها_نمک بپاش روم شور شم
نازلی_دیشب پیشه دبه خیار شور خوابیدی خواهرم
رها_اره اره الانم جلوم وایساده خیار شور لاغر
نازلی_اندام به این خوبی چشت دراد خر
رها_اخیه دلم برات سوخت
نازلی_ خلاصه انقدر ور زدیم تا زنگ خورد .......
#رمان
#رمانتیک
#رمان_یادت_باشد
#رمان_عاشقانه
#اردیا
#اردیا_همیشگی
#دیانا
♡شیطان یا فرشته♡
نازلی_بلخره بعد ۲۰۰ سال تو ترافیک موندن و خنده شوخی رسیدیم .
رها_ماشینی ک تو رانندش باشی همینه :)
نازلی_گو.ه خویش به تو نیومده پیاده شو دیرمون شد الان حسینی کلمون رو میکنه مرتیکه؛)
رها_باشه بابا ایش ولی فقط بدوووووووووو😂😐
_♡2menبعد♡_____________________
نازلی_وایییییی رها خاک بر گورت ککن الان چجوری بریم داخل ۱۰ دقیقه از کلاس گذشته خر
رها_خب خانوم ابلهه تو ک همه جا یفکری میکنی اینجا هم بکنه نه ک زنگ تشریف داری
نازلی_الان موضوع این نیست اونش با من بیا بریم داخل
رها_خب چجوری ک یهوو دستم به داخل کشیده شد آخر کار خودشو کرد
نازلی_سلام استاد حالتون چطوره .....
رها_چیکار داری میکنی داری احوالش میپرسی از بس خر تشریف داری (آروم )
نازلی_خفه شو از زن و بچه چخبر استاد زندگی خوب پیش میره با اجازه ما بشینیم
رها_افرین بهت افرین بدوووو بشین داشتیم مینشستیم ک یهو
استاد حسینی_با شما دوتا وایسین ببینم شما دوتا فکر کردین من خرم
رها_با این حرف استاد همه زدن زیر خنده
نازلی_از خرم خر تری استاد اصلا خوده خری تف به ننگت بزنن(تو دلش)
استاد حسینی_این بار چندمتون برید بیرون ببینم
رها_استاد بخدا دیگ تکرار نمیشه بخدا
استاد حسینی_دفعه پیشم همین رو خواهرتون گفت سریع بیرون
رها_اما استاد ک یکدفعه
نازلی_بیا بریم دیگ ...
رها_چیکار میکنی میخوای این ترمم بیفتیم
نازلی_تو هنوز خواهرتو نشناختی میدونم با اون استاد در و پیت چیکار کنم بشین و نگاه کن.
رها_دیگ میخوای چه دسته گلی اب بدی
نازلی _اونش با من تو فقط بشین و نگاه کن به من میگن نازلی خطر
رها_زارت تو فوقش بتونی نازلی گو..زو باشی را بیفت بابا حداقل بریم بیرون تا زنگ بخوره
نازلی_از بس شعور نداری
رها_نمک بپاش روم شور شم
نازلی_دیشب پیشه دبه خیار شور خوابیدی خواهرم
رها_اره اره الانم جلوم وایساده خیار شور لاغر
نازلی_اندام به این خوبی چشت دراد خر
رها_اخیه دلم برات سوخت
نازلی_ خلاصه انقدر ور زدیم تا زنگ خورد .......
#رمان
#رمانتیک
#رمان_یادت_باشد
#رمان_عاشقانه
#اردیا
#اردیا_همیشگی
#دیانا
۴.۴k
۲۴ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.