پارت سی و چهار رمان love is still beautiful
پارت سی و چهار رمان love is still beautiful
کای: اخه به کجای این میاد که 18 سالش باشه این که مثل بچه ها احساساتی میشه داشت گریه میکرد محکم کشیدمش تو بغل خودم لنتی چقدر بغلیه سرشو گذاشت رو سینم باز گریه کرد خدایا این حجم از کیوتی بی سابقه اس بسه من قلبم دووم نمیاره چرا اینکارو با من میکنی من بی جنبه ام چقدر دلم میخواد الان تو بغلم لهش کنم وااای(کای کنترل خود را از دست می‌دهد)از بغلم کشیدمش بیرون که لهش نکنم نگاهش کرد از شدت قرمزیه چشماش هنگ زدم چرا انقدر چشماش قرمزه دستمال دادم دستش اشکاشو پاک کرد دوباره زد زیر گریه دیگه نمیتونم تحمل کنم دوباره کشیدمش تو بغلم کم کم گریه اش بند اومد سرشو گذاشت رو کتفم خوب تا الان که هیچ کس توجه نکرده ما داریم چیکار میکنیم نگاه خیره ی یکی رو رو خودم حس کردم دیدم امیلی یه لبخند کوچیک زده داره ما رو نگاه میکنه شت همین الان گفتم کسی نفهمید خوب امیلی کسی نیست که به روم بیاره به تیفانی نگاه کردم دیدم خوابش برده از بس گریه کرده حتما خسته شده کوچولو چقدر این موجود کیوته اولین باره دارم یه دختر به این کیوتی میبینم میگم من چرا انقدر از این خوشم اومده؟ میشه یکی توضیح بده؟ (من میتونم توضیح بدم؟)
( لیان)بعد اون همه اتفاقات اومدم نشستم پیش کاترین که امیلی با بیشترین سرعت اومد پایین لیان:هی امیلی خوبی؟ امیلی:هان من اره کاترین:از اون حرفا ناراحت نشدی؟ امیلی:نه بابا بلاخره یه بخشی از زندگیم بودن.یه لبخند زد و رفت سمت سالن اصلی هلن هم با خودش کشوند و برد چرا این دختر انقدر مقاومه؟ کاترین:چون با سختی ها احساساتش سنگی و سخت شده لیان:هییع بلند فکرمو گفتم؟ کاترین:اره لیان:معلومه خیلی دوسش داری کاترین:اون خواهرمه نه قهرمان زندگیمه مگه میتونم دوسش نداشته باشم لیان:برای اتفاقی که براش افتاده خیلی ناراحتم واقعا همچین زندگی ای حقش نبود کاترین:اره زندگی بد بازیش داد ولی الان اون داره زندگی رو بازی میده لیان:خیلی خوبه که انقدر مقاوم و قویه واقعا لیدر خیلی خوبیه کاترین:اره همه چی رو درک میکنه راحت میفهمه چه حسی داری انگار ذهنتو میخونه هیچوقت ازش خجالت نکشیدم نمیزاره هیچوقت اذیت بشی لیان:اینا رو فهمیدم اون خیلی قویه که انقدر راحت میتونه خودشو شاد نشون بده کاترین:اهوم عا راستی تو خواننده اصلیه گروهی؟ لیان:اره من خواننده اصلی ام امیلی لیدر و رپره جیهیون خوب راستشو بخوای منم نمیدونم نقشش چیه و ویکی رپر کمکیه کاترین:منم رپ کردن دوست دارم اولین ام وی تونو که دیدم از طریق اون تونستم امیلی رو پیدا کنم اون به شماها نگفته بود خانواده اش کجان؟ لیان:نه راستش هر وقت راجبشون میپرسیدیم لبخند میزد میگفت من خانواده ندارم وقتی تو اومدی خیلی تعجب کردم بعدش که گفتی چه اتفاقایی افتاده دیگه فهمیدم چرا میگفت خانواده نداره کاترین:حق داشت بگه که نداره لیان:بی خیال حالمونو بد نکنیم باشه؟ کاترین:باشه راستی لیانا تو و شوگا عاشق هم دیگه اید؟ لیان:چیییی؟ کاترین:نیستید؟پس چرا شوگا تو رو بوسید؟ لیان:تو ک کجا بودی؟ کاترین:فیلمش توی اینترنت پخش شده همه دارن راجب کاپلتون حرف میزنن کاپل لوگا(لیانا+شوگا به منم گیر ندید همین به مخم رسید)لیان:وات؟من شوگا کی کجا همو بوسیدیم اخه؟کاترین:اما خودتون بودید این فیلمشه.فیلمو برام پلی کرد شت دقیقا ما بودیم همون روزی که جیهیون انداختم تو اب لعنتی اما کی این فیلمو گرفته اونجا که خلوت بود؟(هار هار هیجان انگیز شد نه؟ کرمم فعال شده دیگه نمینویسم)(هلیا)لبمو داده بودم بیرون با دقت داشتم روی یه طرحی کار میکردم سر و صدا میومد از بیرون داشتن جرئت حقیقت بازی میکردن هوف منم میخوام بازی کنم فین فین چرا انقدر کار ریخته سرم زبونمو در اوردم سریع تر طرحا رو تموم کنم یکی اومد تو اتاق فکر کردم رئیسه دیدم که نه این پسر ماست اس(سهونو میگه)نگاهمو ازش گرفتم به کارم ادامه دادم اومد سمتم به طرحام نگاه کرد سهون:این قشنگه.به دستش نگاه کردم یکی از طرحای پسرونه رو میگفت یه طرح اسپرت بود یکم سکسی یه شلوار مشکی با یه هودی که طرح تیکن روش بود (تیکن طرح مورد علاقه ی منه)هلی:واقعا ممنون سهون:اوم میتونی همینو برای من بدوزی؟ هلی:اگه وقت اضافه داشتم حتما
کای: اخه به کجای این میاد که 18 سالش باشه این که مثل بچه ها احساساتی میشه داشت گریه میکرد محکم کشیدمش تو بغل خودم لنتی چقدر بغلیه سرشو گذاشت رو سینم باز گریه کرد خدایا این حجم از کیوتی بی سابقه اس بسه من قلبم دووم نمیاره چرا اینکارو با من میکنی من بی جنبه ام چقدر دلم میخواد الان تو بغلم لهش کنم وااای(کای کنترل خود را از دست می‌دهد)از بغلم کشیدمش بیرون که لهش نکنم نگاهش کرد از شدت قرمزیه چشماش هنگ زدم چرا انقدر چشماش قرمزه دستمال دادم دستش اشکاشو پاک کرد دوباره زد زیر گریه دیگه نمیتونم تحمل کنم دوباره کشیدمش تو بغلم کم کم گریه اش بند اومد سرشو گذاشت رو کتفم خوب تا الان که هیچ کس توجه نکرده ما داریم چیکار میکنیم نگاه خیره ی یکی رو رو خودم حس کردم دیدم امیلی یه لبخند کوچیک زده داره ما رو نگاه میکنه شت همین الان گفتم کسی نفهمید خوب امیلی کسی نیست که به روم بیاره به تیفانی نگاه کردم دیدم خوابش برده از بس گریه کرده حتما خسته شده کوچولو چقدر این موجود کیوته اولین باره دارم یه دختر به این کیوتی میبینم میگم من چرا انقدر از این خوشم اومده؟ میشه یکی توضیح بده؟ (من میتونم توضیح بدم؟)
( لیان)بعد اون همه اتفاقات اومدم نشستم پیش کاترین که امیلی با بیشترین سرعت اومد پایین لیان:هی امیلی خوبی؟ امیلی:هان من اره کاترین:از اون حرفا ناراحت نشدی؟ امیلی:نه بابا بلاخره یه بخشی از زندگیم بودن.یه لبخند زد و رفت سمت سالن اصلی هلن هم با خودش کشوند و برد چرا این دختر انقدر مقاومه؟ کاترین:چون با سختی ها احساساتش سنگی و سخت شده لیان:هییع بلند فکرمو گفتم؟ کاترین:اره لیان:معلومه خیلی دوسش داری کاترین:اون خواهرمه نه قهرمان زندگیمه مگه میتونم دوسش نداشته باشم لیان:برای اتفاقی که براش افتاده خیلی ناراحتم واقعا همچین زندگی ای حقش نبود کاترین:اره زندگی بد بازیش داد ولی الان اون داره زندگی رو بازی میده لیان:خیلی خوبه که انقدر مقاوم و قویه واقعا لیدر خیلی خوبیه کاترین:اره همه چی رو درک میکنه راحت میفهمه چه حسی داری انگار ذهنتو میخونه هیچوقت ازش خجالت نکشیدم نمیزاره هیچوقت اذیت بشی لیان:اینا رو فهمیدم اون خیلی قویه که انقدر راحت میتونه خودشو شاد نشون بده کاترین:اهوم عا راستی تو خواننده اصلیه گروهی؟ لیان:اره من خواننده اصلی ام امیلی لیدر و رپره جیهیون خوب راستشو بخوای منم نمیدونم نقشش چیه و ویکی رپر کمکیه کاترین:منم رپ کردن دوست دارم اولین ام وی تونو که دیدم از طریق اون تونستم امیلی رو پیدا کنم اون به شماها نگفته بود خانواده اش کجان؟ لیان:نه راستش هر وقت راجبشون میپرسیدیم لبخند میزد میگفت من خانواده ندارم وقتی تو اومدی خیلی تعجب کردم بعدش که گفتی چه اتفاقایی افتاده دیگه فهمیدم چرا میگفت خانواده نداره کاترین:حق داشت بگه که نداره لیان:بی خیال حالمونو بد نکنیم باشه؟ کاترین:باشه راستی لیانا تو و شوگا عاشق هم دیگه اید؟ لیان:چیییی؟ کاترین:نیستید؟پس چرا شوگا تو رو بوسید؟ لیان:تو ک کجا بودی؟ کاترین:فیلمش توی اینترنت پخش شده همه دارن راجب کاپلتون حرف میزنن کاپل لوگا(لیانا+شوگا به منم گیر ندید همین به مخم رسید)لیان:وات؟من شوگا کی کجا همو بوسیدیم اخه؟کاترین:اما خودتون بودید این فیلمشه.فیلمو برام پلی کرد شت دقیقا ما بودیم همون روزی که جیهیون انداختم تو اب لعنتی اما کی این فیلمو گرفته اونجا که خلوت بود؟(هار هار هیجان انگیز شد نه؟ کرمم فعال شده دیگه نمینویسم)(هلیا)لبمو داده بودم بیرون با دقت داشتم روی یه طرحی کار میکردم سر و صدا میومد از بیرون داشتن جرئت حقیقت بازی میکردن هوف منم میخوام بازی کنم فین فین چرا انقدر کار ریخته سرم زبونمو در اوردم سریع تر طرحا رو تموم کنم یکی اومد تو اتاق فکر کردم رئیسه دیدم که نه این پسر ماست اس(سهونو میگه)نگاهمو ازش گرفتم به کارم ادامه دادم اومد سمتم به طرحام نگاه کرد سهون:این قشنگه.به دستش نگاه کردم یکی از طرحای پسرونه رو میگفت یه طرح اسپرت بود یکم سکسی یه شلوار مشکی با یه هودی که طرح تیکن روش بود (تیکن طرح مورد علاقه ی منه)هلی:واقعا ممنون سهون:اوم میتونی همینو برای من بدوزی؟ هلی:اگه وقت اضافه داشتم حتما
۱۸.۷k
۰۹ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۷۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.