ویو کوک

ویو کوک
که به‌و چند نفر اومدن بیرون به سمتم شلیک کردم که تو تفنگشون برف شادی و کاغذ رنگی ریخت بیرون و بعد مرد ماسکشد برداشت واستا بینم عه این که جینه کی از آلمان برگشت
جین = سوپرایز پسر عمو
ات = کوکی سوپرایز شدی ؟
کوک = جین کی اومدی
جین = والا من یک هفته اومدم دیدم خبر نمیگیری گفتم اینطوری سوپرایز کنم
کوک = ات تو خبر داشتی ؟
ات = اره خودم جین رو به آلمان فرستادم
کوک = ای پدر سوخته من هی بهتم رئیس مافیات کیه نگفتی نگو ات بود
جین = بله نه تو رو خدا نقشه رو حال کردی ؟ ولی از حق نکزریم عجب دوس دختری داری خیلی خوشگله من روش کراش بودم
کوک = خب ادامه نده که ممکنه کنترولمو از دست بدم و بیام جرت بدم
جین = اوه اوه آروم باش بابا من خودم دوست دختر دارم
ات = اگه گفت و گوتون تموم شد منو یکیی بیاره بیرون
جین = کوک اینم کلید برو بیارش بیرن
کوک = اومدم عشقم
ات = بی بغلم عخشم

ویو ات
بعد از مهمونی به مناسبت برگشت جین اومدیم خونه

کوک = ات قشنگم
ات = جونم
کوک = بریم فیلم ببینم من که رفتم میای بیا نمیای هم باید بیای
ات = باورم نمیشه این خرگوش کاری کرده که منی که از خنده متنفر بودم هرروز بخندم
کوک = ما اینم دیگه جوجه
ات = کوکی بعد از فیلم بریم بریم بیرون یه دوری بزنیم
کوک = با جوجه
ات= مرسی گوش راستی به روش من میریم دور دور
کوک = این دفه با روش من و دفعه بعد با روش تو
ات = باشه

بعد از فیلم
ویو کوک
روش من یکم خطری بود ولی برای ات که از من یه رتبه بالاتر بود هیچ خطری نداشت روشم این بود که میریم سر به سر افراد سوهد میزاریم سوهو دشمنه منه
و بعد در میریم حکم همون زنگ در رو بزن در روی بای رو داره ولی با تفنگ میرفتیم دنبال هم