سناریو
سناریو
چند تا تک پارتی کوتاه از اعضا گذاشتم
امیدوارم خوشتون بیاد ♡ مرسی که لایک میکنی♡
تک پارتی کوتاه تهیونگ: ا/ ت: امشب کارم‌زیاد طول کشید ساعت یک‌‌شب بود شارژ گوشیم تموم شده بود نتونسته بودم به تهیونگ خبر بدم.الان برم خونه خفم میکنه. خیابون‌اول‌پیچیدم سمت راست کوچه دوم رسیدم خونه.حتما تا الان خوابیده یواشکی برم‌‌تو ک نفهمه! که بیچارم میکنه.اروم در . خونه‌باز کردم ایول برق خاموشه خوابیده.
رفتم تو. و اروم در بستم توک.پنجه ای رفتم تو اشپز‌خونه اروم یه لیوان برداشتم تا آب بخورم ک‌‌یهو‌‌یکی از پشت بغلم کرد تهیونگ. بود منو بلند کرد انداخت رو تخت و نشت رو پاهام برق روشن کرد. تهیونگ: کجا بودی؟ چرا دیر امدی؟ چرا خودمو پاره کردم بهت زنگ زدم جواب ندادی؟ ا/ ت: تهیونگ ترسیدم چرا وحشی بازی در میاری.تهیونگ: وحشی بازی ک امشب بهت نشون میدم جواب سوال هامو بده.ا/ ت:کارم‌طول‌کشید‌شارژ‌تموم‌شد ببخشید
تهیونگ اروم بوسم کرد اشکال نداره‌دیگه دیر‌نکن خب؟
تک‌پارتی کوتاه یونگی: ا/ ت: پتو برداشتم‌رفتم اون ور تر یونگی بزار بخوابم برو کنار‌عین خرس افتادی رو من تخت به این بزرگی برو اون ور تر بخواب.یونگی تو حالت خواب آلود گفت: نمخام من راحتم.
ا/ ت: خوب من ناراحتم از دیشب روی من خوابی کمرم شکست پاشو.یونگی ...... یونگی پاشو. یونگی: نمخام من خوابم میاد‌اینو ک گفت متو کشید رو خودش. یونگی پاشو کمرم شکست از رو خودم انداختمش پاین انگار نه انگار همون جور خواب بود! ا/ ت: یونگی..یونگی .یونگی: ها چته .
ا/ ت: ساعت چنده؟ یونگی: شستم رو بنده یاع‌‌یاع یاع
ا/ ت: روانی ساعت چنده تو خوابم ول نمیکنی
یونگی همون طور ک چشماش بسته بود یه چشمشو باز کرد. ساعت ۱۲ ظهر
ا/ ت: جا داره هنوز بخوابیم. یونگی: اره جا داره ا/ ت خدا در و تخته باهم جور کرده ها بخوابیم.
تک پارتی کوتاه جیمین : ا/ ت: باهم قهر کرده بودیم تو اتاق نشته بودم رو تخت. جیمین داشت تو حال فیلم نگاه میکرد. جیمین از تو حال صدام زد : جیمین: ا/ ت بیا عشقم فیلم که دوست داشتی رو گذاشتن بیا فیلم ببینم. ا/ ت: محلش نذاشتم دوباره صدام زد بازم جوابشو ندادم .
جیمین: ا/ ت جان اصلا آماده شو بریم بیرون بستنی بخوریم از دلت در بیارم پاشو
ا/ ت: با صدای گرفته گفتم نمخام من قهرم.
جیمین: ا/ ت: گریه کردی؟ وایستا الان میام پیشت. ا/ ت: نمخام نیا پیشم
همون جور نشسته بودم که یهو برق رفت منم عین چی از تاریکی می ترسیدم
جیمین: ا/ ت هیچی نیست نترسی برق رفته .
منم ترسیده بودم به خودم گفتم: گوش کن ا/ ت تو الان قهری ولی نباید زود اشتی کنی .اما ترسیده بودم دیگ نتونستم جلو خودمو بگیرم. رفتم تو حال پریدم بغل جیمین . ا/ ت: من هنوز باهات قهرم برق بیاد میرم تو اتاق.
جیمین آروم خندید .جیمین: ببخشید عشقم
ا/ ت: بخشیدمت بغلم کن میترسم
بغلم کرد رو مبل دراز کشید
همون طور ک تو بغل هم بودیم جیمین انقدر خسته بود خوابش برد
تمام
لایک. یادت نشه♥️
#کلیپ #بی_تی_اس #عشق #تهیونگ #جیمین #کیوت #عشق #ویسگون #خاص #ویسگون #کلیپ #عشق #موسیقی
چند تا تک پارتی کوتاه از اعضا گذاشتم
امیدوارم خوشتون بیاد ♡ مرسی که لایک میکنی♡
تک پارتی کوتاه تهیونگ: ا/ ت: امشب کارم‌زیاد طول کشید ساعت یک‌‌شب بود شارژ گوشیم تموم شده بود نتونسته بودم به تهیونگ خبر بدم.الان برم خونه خفم میکنه. خیابون‌اول‌پیچیدم سمت راست کوچه دوم رسیدم خونه.حتما تا الان خوابیده یواشکی برم‌‌تو ک نفهمه! که بیچارم میکنه.اروم در . خونه‌باز کردم ایول برق خاموشه خوابیده.
رفتم تو. و اروم در بستم توک.پنجه ای رفتم تو اشپز‌خونه اروم یه لیوان برداشتم تا آب بخورم ک‌‌یهو‌‌یکی از پشت بغلم کرد تهیونگ. بود منو بلند کرد انداخت رو تخت و نشت رو پاهام برق روشن کرد. تهیونگ: کجا بودی؟ چرا دیر امدی؟ چرا خودمو پاره کردم بهت زنگ زدم جواب ندادی؟ ا/ ت: تهیونگ ترسیدم چرا وحشی بازی در میاری.تهیونگ: وحشی بازی ک امشب بهت نشون میدم جواب سوال هامو بده.ا/ ت:کارم‌طول‌کشید‌شارژ‌تموم‌شد ببخشید
تهیونگ اروم بوسم کرد اشکال نداره‌دیگه دیر‌نکن خب؟
تک‌پارتی کوتاه یونگی: ا/ ت: پتو برداشتم‌رفتم اون ور تر یونگی بزار بخوابم برو کنار‌عین خرس افتادی رو من تخت به این بزرگی برو اون ور تر بخواب.یونگی تو حالت خواب آلود گفت: نمخام من راحتم.
ا/ ت: خوب من ناراحتم از دیشب روی من خوابی کمرم شکست پاشو.یونگی ...... یونگی پاشو. یونگی: نمخام من خوابم میاد‌اینو ک گفت متو کشید رو خودش. یونگی پاشو کمرم شکست از رو خودم انداختمش پاین انگار نه انگار همون جور خواب بود! ا/ ت: یونگی..یونگی .یونگی: ها چته .
ا/ ت: ساعت چنده؟ یونگی: شستم رو بنده یاع‌‌یاع یاع
ا/ ت: روانی ساعت چنده تو خوابم ول نمیکنی
یونگی همون طور ک چشماش بسته بود یه چشمشو باز کرد. ساعت ۱۲ ظهر
ا/ ت: جا داره هنوز بخوابیم. یونگی: اره جا داره ا/ ت خدا در و تخته باهم جور کرده ها بخوابیم.
تک پارتی کوتاه جیمین : ا/ ت: باهم قهر کرده بودیم تو اتاق نشته بودم رو تخت. جیمین داشت تو حال فیلم نگاه میکرد. جیمین از تو حال صدام زد : جیمین: ا/ ت بیا عشقم فیلم که دوست داشتی رو گذاشتن بیا فیلم ببینم. ا/ ت: محلش نذاشتم دوباره صدام زد بازم جوابشو ندادم .
جیمین: ا/ ت جان اصلا آماده شو بریم بیرون بستنی بخوریم از دلت در بیارم پاشو
ا/ ت: با صدای گرفته گفتم نمخام من قهرم.
جیمین: ا/ ت: گریه کردی؟ وایستا الان میام پیشت. ا/ ت: نمخام نیا پیشم
همون جور نشسته بودم که یهو برق رفت منم عین چی از تاریکی می ترسیدم
جیمین: ا/ ت هیچی نیست نترسی برق رفته .
منم ترسیده بودم به خودم گفتم: گوش کن ا/ ت تو الان قهری ولی نباید زود اشتی کنی .اما ترسیده بودم دیگ نتونستم جلو خودمو بگیرم. رفتم تو حال پریدم بغل جیمین . ا/ ت: من هنوز باهات قهرم برق بیاد میرم تو اتاق.
جیمین آروم خندید .جیمین: ببخشید عشقم
ا/ ت: بخشیدمت بغلم کن میترسم
بغلم کرد رو مبل دراز کشید
همون طور ک تو بغل هم بودیم جیمین انقدر خسته بود خوابش برد
تمام
لایک. یادت نشه♥️
#کلیپ #بی_تی_اس #عشق #تهیونگ #جیمین #کیوت #عشق #ویسگون #خاص #ویسگون #کلیپ #عشق #موسیقی
۱۹.۰k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.