رمان چشمآن خمار تو

⛓♥️" رُمانِ چَشمآنِ خُمارِ توُ "♥️⛓

پارت ' 1 '


اه رژلب قشنگم نگا تروخدا این گوساله زنگ زد تمرکزم و بهم ریخت خراب شد
یعنی فقط دوست دارم جیغ بزنم

_ بنال رژمو خراب کردییی

+ جیغ نزن وحشی خانم سلامت کو

_ من فقط دستم بهت برسه یه سلامی نشونت بدم هلنا

+ پس داستان داریم

_ بله پس چی فکر کردی

+ کی میرسی من جلو در دانشگاهما تو هنوز داری رژلب میزنی نکبت

_ دوست دارم اصن میدونی که خوشگل رسیدن بهتر از دیر رسیدنِ هلنا خانم

+ دلربااا بجنب شنیدم این استاد خیلی سخت گیره هرکسم بعد از خودش بیاد سر کلاس راش نمیده و اگه سه بار دیر بیای کلا از این ترم میندازتت

_ غلط کرده مردک توام قطع کن دارم میام

بعد از چنتا فوحشش بلاخره قطع کرد

نگا نگا رژمو چیکا کرد زنیکه
دور لبمو تمیز کردم و رفتم سراغ مانتو سفید عروسکیم و یه شلوار لی مشکی پوشیدم و مقنعمو سرم کردم کفشای لژ داره سفیدمو پام کردم و کوله مشکیم و ورداشتم و سریع یه نگا تو آینه به خودم انداختم

اوف چ جیگری هستی تو دلربا

یهو مامان داد زد + دلی بیا دیگه باید برم یه سر بزنم به مزون دیر میشه تا بخوام تورم ببرم


[🥂[<🥀•🦉🌙🖇🦋~♥️~🦋🖇🌙🦉•🥀>]🥂]