~ بهت افتخار میکنم دخترم(حالم بد شد😐)

~ بهت افتخار میکنم دخترم(حالم بد شد😐)
+ سوکجیناااااا تو یه چیزی بگو(ذوق)
_ آفرین بهت زن خودمی(پوزخند عصبی)
+ بابا منو جین میریم تو اتاق الان میایم
~ راحت باشین خونه خودتونه چرا به من میگید
• اتاق •
+ باز چیکار کردم؟
_ هیچی(فشار دادن دندون عصبی)
+ من میشناسمت وقتی دندوناتو به هم فشار میدی ینی عصبانی
_ تنها رفتی بین اون همه جمعیت بادیگارد پیش اون مرتیکه کثافت و دختره هرزه(عصبی)
+ جین الان حالم خوبه ها
_ خوبی؟فقط همین؟ اگه برات اتفاقی میوفتاد چی؟
+ اییی خوبمم هاا
_ شب خوبیرو تو تخت داشته باشی امیدوارم دوتا بچه خوب باهم بزرگ کنیم(حتما سوال میکنید این چرا انقدر اسمات داره؟ و در جواب میگم که خودمم نمدونم😐💔)
+ یا خدا جان جدت نه
_ آره بیب
~ کجا موندین شما دوتا(داد و خنده)
• یورا میدوعه سمت باباش •
+ بابا تروخدا امشب نرو باشه؟
~ وا چته
_ باباجان کار اشتباهی کرده قراره امشب بیاد رو تخت
+ خجالت بکششش
_ نمیخوام بابا از خودمونه
~ خوب پس من امشب میرم شماها راحت باشین
+ بابااااا نههه
~ جین کارتو خوب انجام بده دخترم درد نکشه(خنده)
_ چشم(خنده)
+ هیییی نه بابا نرو جین خجالت بکش عهه
~ خب من میرم فعلا
_ فعلا بابا جان
+ بابااااا من زیر دست این میمیرم ها دیگه دختر ندارییی
~ (خنده)
• بعد رفتن پدر یورا •