پارت صد ده غریبه آشنا

#پارت_صد_ده #غریبه_آشنا
رفتیم باهم خوابگاه زنگ زدیم پیتزا بیارن،با نگهبانی هم تماس گرفت تا تحویل بگیرن بیارنش...
+بکهیونااا
-جانم خانومم
+بکهیوناااا استرسسس دارم
-بیا اینجا ببینم

رفتم پیشش دستمو گرفت نشوندم کنار خودش چرخید سمتم دستامو گرفت
-چرا استرس داری خانم خوشگلم،استرس نداره
+اگه یاد نگرفتم چی؟
-یاد میگیری
+اگه رفتیم رو استیج من اجرا رو خراب کردم چی؟
-خراب نمیکنی،اصلن فک کن تو خراب کنی بقیمون هستیم نمیزاریم خراب بشه نگران نباش دورت بگردم...

سرمو گذاشت رو سینش و موهامو ناز میکرد،میخواست آرومم کنه
-تو میتونی ئونسو میدونم که میتونی،تازه مطمئن باش واکنش های بدی نشون نمیدن به هر حال ما از روز اول تو رو عضو خانواده اکسو معرفی کردیم،تو این مدت هم حضورت بازخورد منفی نداشته
+باشه
-مخوای بخوابی تا غذا رو بیارن
+نه الان میارن دیگه میخورم بعد تو که خوابیدی منم میخوابم
-هرجور راحتی عزیزم


غذا رو آوردن خوردیم،خواستم برم تو اتاقم بخوابم
+بکهیونم من برم بخوابم کی باید بیدار شم؟
-خودم بیدارت میکنم
+باشه پس ظهر بخیر
-کجا
+وا برم بخوابم دیگه
-بیا پیش من بخواب،بچه ها که نیستن بیا یه ساعته بخواب پیش خودم بزار با آرامش بخوابیم
+یعنی الان میخوای بگی من اگه پیشت بخوابم آرامش میگیری
-اهوم
+باشه میام پس


کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo #Gharibeh_ashena