Maah Banafsham

#Maah_Banafsham
‌
#part99
‌
+غلط کردم...غلط کردم چشاتو باز کن نمیخوابم
_افرین،حواسم بهت هستا
+باشه باشه
«20 min later»
_اخیش رسیدیم
دیانا سریع پیاده شده
از صندوق وسایلو ور داشتم دیانام همینجوری رفت منم با هزار بدبختی وسایلشو ور داشتم
بلند داد زدم
+خودت بیاررررررررررر(داد)
داشتم همینجوری غر میزدم که گوشیم زنگ خورد
رضا بود
_جون
≈سلام داش چطوری
_قربونت،جانم
≈دیانا هست؟؟
_اره چطور
≈گوشیو میدی بهش؟؟کارش دارم
_اره،دیانااااااا
+هاااااا
_بیا رضا بات کار داره
+تو بیا
_باش
رفتم تو اتاق که دیدم دیانا با همون لباساش رو تخت لش کرده
_بیا گوشی
+بده
+بله رضا
≈علیک سلام دیا خانوم
+سلام
≈دیا
+هوم
≈خوابیدی؟؟
+خودت چی فکر میکنی
≈فردا به گوشی خودت میزنگم
+باشه
سریع گوشیو قط کردو داد بهم....