/
2
Lucky-bloody
Lucky-bloody#
پارت ۵۸
-انتخاب کردی؟
+این ماشین از کجا؟
-اجاره کردمش
با دستی که از پنجره بیرون دوبار میزنه به در ماشین و نگات میکنه
-قشنگه نه؟
+تو دیوونه ای
میخنده و با سرش اشاره میکنه
-بپر بالا
اروم میری و سوار میشی،چند لحظه اول به اطراف ماشین نگاه میکنی
-قشنگ نیست؟
+تاحالا توی همچین ماشینی نشسته بودم
-چرا؟توکه پولداری
+اره ولی رانندگی بلد نیستم
پوزخند میزنه
-حالا که نشستی حال کن،لوکیشن رستورانی که انتخاب کردی رو برام بفرست
لوک رو براش میفرستی و اونم حرکت میکنه،شیشه ماشینو میدی پایین و سرتو میکنی بیرون و لبخند میزنی
-بیا تو اگر نمیخوای سرت قطع شه
+مثبت اندیش باش یکم
میای تو و شیشه رو میدی بالا،کوک نگات میکنه و میخنده
+چیه؟
-انگار برق گرفتت
تو آیینه ماشین خودتو نگاه میکنی و میبینی موهات تو هواست،یه دست میکنی توشون تا صاف بشن
+مهم نیست،زیاد اتفاق نمیفته که خوشحال باشم
-الان خوشحالی؟
+اوهوم....
کوک نفس عمیق میکشه و لبخندش محو میشه و با خودش زمزمه میکنه
-ببخشید
روتو میکنی بهش و با لبخند نگاش میکنی
+چیزی گفتی؟
-گفتم تو همیشه خوشحالی
به روبرو نگاه میکنی و حرف میزنی
+فقط وانمود میکنم که خوشحالم،ولی الان نه
ماشینو نگهمیداره
-رسیدیم
پیاده میشی و میرین سمت رستوران،گارسون میاد سمتتون
=خوش اومدین،ازین طرف
و شمارو به سمت یه میز هدایت میکنه و منو رو بهتون میده
-چی میخوری؟
+هرچیزی که خوشمزه باشه
-همه چیزای اینجا خوشمزس
همینطور که به اطراف نگاه میکنی حرف میزنی
+ممم.....خب پس هرچی خودت میخوری
-دوتا پاستا آلفردو
بهش نگاه میکنی
+توم پاستا دوست داری؟
-اوهوم....غذای مورد علاقمه
دوبار مشت میزنی به سینت و با قیافه عجیب نگاش میکنی
+یارمو پیدا کردم
اشاره میکنی به کوک
-مسخره بازی در نیار ملت دارن نگاه میکنن
میخندی و کوکم میخنده
تکیه میدی به صندلی و انگشتاتو رو میز میزنی
+گشنمه چرا نمیارن
-اینجا غذاهاشون زود آماده میشه یکم صبر کن
بعد کلی صبر کردن بالاخره میارن و تو انرژی میگیری و صاف میشینی،چنگال میگیری تو دستت و یکم میخوری
+ممم.....واقعا خوشمزس
کوک پوزخند میزنه
-اروم تر بخور
از رستوران میاید بیرون و تو دست میزنی به شکمت و ماساژش میدی
+فک کنم بچم دیگه سیر شد
-الان فهمیدم چرا شکم داری
+منکه خیلی نخوردم
-مال منم خوردی حتی
+ظرفاشون کوچیک بود
-ساعت چهار و نیمه
+خب؟
-باید ساعت هشت توی مهمونی باشیم
+یعنی سه ساعت دیگه
🙂
اسلاید دوم ماشین کوک
پارت ۵۸
-انتخاب کردی؟
+این ماشین از کجا؟
-اجاره کردمش
با دستی که از پنجره بیرون دوبار میزنه به در ماشین و نگات میکنه
-قشنگه نه؟
+تو دیوونه ای
میخنده و با سرش اشاره میکنه
-بپر بالا
اروم میری و سوار میشی،چند لحظه اول به اطراف ماشین نگاه میکنی
-قشنگ نیست؟
+تاحالا توی همچین ماشینی نشسته بودم
-چرا؟توکه پولداری
+اره ولی رانندگی بلد نیستم
پوزخند میزنه
-حالا که نشستی حال کن،لوکیشن رستورانی که انتخاب کردی رو برام بفرست
لوک رو براش میفرستی و اونم حرکت میکنه،شیشه ماشینو میدی پایین و سرتو میکنی بیرون و لبخند میزنی
-بیا تو اگر نمیخوای سرت قطع شه
+مثبت اندیش باش یکم
میای تو و شیشه رو میدی بالا،کوک نگات میکنه و میخنده
+چیه؟
-انگار برق گرفتت
تو آیینه ماشین خودتو نگاه میکنی و میبینی موهات تو هواست،یه دست میکنی توشون تا صاف بشن
+مهم نیست،زیاد اتفاق نمیفته که خوشحال باشم
-الان خوشحالی؟
+اوهوم....
کوک نفس عمیق میکشه و لبخندش محو میشه و با خودش زمزمه میکنه
-ببخشید
روتو میکنی بهش و با لبخند نگاش میکنی
+چیزی گفتی؟
-گفتم تو همیشه خوشحالی
به روبرو نگاه میکنی و حرف میزنی
+فقط وانمود میکنم که خوشحالم،ولی الان نه
ماشینو نگهمیداره
-رسیدیم
پیاده میشی و میرین سمت رستوران،گارسون میاد سمتتون
=خوش اومدین،ازین طرف
و شمارو به سمت یه میز هدایت میکنه و منو رو بهتون میده
-چی میخوری؟
+هرچیزی که خوشمزه باشه
-همه چیزای اینجا خوشمزس
همینطور که به اطراف نگاه میکنی حرف میزنی
+ممم.....خب پس هرچی خودت میخوری
-دوتا پاستا آلفردو
بهش نگاه میکنی
+توم پاستا دوست داری؟
-اوهوم....غذای مورد علاقمه
دوبار مشت میزنی به سینت و با قیافه عجیب نگاش میکنی
+یارمو پیدا کردم
اشاره میکنی به کوک
-مسخره بازی در نیار ملت دارن نگاه میکنن
میخندی و کوکم میخنده
تکیه میدی به صندلی و انگشتاتو رو میز میزنی
+گشنمه چرا نمیارن
-اینجا غذاهاشون زود آماده میشه یکم صبر کن
بعد کلی صبر کردن بالاخره میارن و تو انرژی میگیری و صاف میشینی،چنگال میگیری تو دستت و یکم میخوری
+ممم.....واقعا خوشمزس
کوک پوزخند میزنه
-اروم تر بخور
از رستوران میاید بیرون و تو دست میزنی به شکمت و ماساژش میدی
+فک کنم بچم دیگه سیر شد
-الان فهمیدم چرا شکم داری
+منکه خیلی نخوردم
-مال منم خوردی حتی
+ظرفاشون کوچیک بود
-ساعت چهار و نیمه
+خب؟
-باید ساعت هشت توی مهمونی باشیم
+یعنی سه ساعت دیگه
🙂
اسلاید دوم ماشین کوک
۲۴.۴k
۲۸ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.