𝑷𝒂𝒓𝒕:2۳

𝑷𝒂𝒓𝒕:2۳
"فقط یه لمس..."

لینو:گفتی منو دوست داری؟
ا.ت:نه گفتم بستنی اسکوپی خیلی دوست دارم،آره همینو گفتم
لینو:نگران باباتی؟
ا.ت:هم آره هم نه
لینو:نگران نباش،خودم درستش میکنم
ا.ت:باشه:)
لینو:جون هو هم باید دیگه قرار بزاره
ا.ت:فکر نکنم قصدشو داشته باشه
لینو:اینم یه کاریش میکنم
ا.ت:میگم که
لینو:جانم
ا.ت:میشه من مینهو صدات کنم؟
لینو:خب..هرجور..راحتی یا دوست داری
ا.ت:چرا اسمت رو دوست نداری؟
لینو:راستش من یه دوستی داشتم که...
ا.ت:نگو،جون هو بهم گفت
میشه اینجوری نباشی
وگرنه باهات قرار نمیزارماااا
لینو:تو لینو رو دوس نداری؟
ا.ت:دارم ولی اسم خودت قشنگ تره،میخوام مینی صدات کنم
لینو:مینی،بیشتر شبیه اسم دخترا نیس؟
ا.ت:نه نیست،مینی پیشولی خودمیییی(لپاش رو میکشه)
لینو:تا حالا هیچکس باهام اینجوری حرف نزده بود
ا.ت:نبایدم حرف بزنن،تو مال خود خودمیییی
لینو:توام مال خودمی
جون هو:بفرمایید
ا.ت:خوشمزه به نظر میاد
جون هو:اوهوم
ا.ت:مینی تو نمیخوری چرا
جون هو:مینی؟
ا.ت:آره،مینی پیشولی
جون هو:واووو،واقعا رکورد مسخره بودنو زدین
لینو:میخورم،میخوام ببینم خوشمزس یا نه،اول تو بخور
ا.ت:عالیه
لینو:خب پس اوکی
ا.ت:چه طعمی سفارش دادی؟
لینو:وانیلی و طالبی،میخوری؟
ا.ت:آره میخورم
لینو:(ظرف بستنی رو میده به ا.ت)
ا.ت:اممممم،خیلی خوشمزس ولی مال من خوشمزه تره
لینو:واقعا؟
ا.ت:اره میخوری؟
لینو:نه به توت فرنگی حساسیت دارم
جون هو:راست میگه،وگرنه لرز میکنه و پوستش میزنه بیرون
ا.ت:چقدر بددد
جون هو:از کرفس و تربچه هم بدش میاد
ا.ت:ولی من تربچه خیلی دوست دارم
لینو:من نمیتونم بخورم اصلا
ا.ت:اشکالی ندارهه
میگم که من یه فکری دارم
جون هو:چیه؟
ا.ت:لینو میای امشب خونه ی ما بخوابی؟
لینو:برای چی؟
ا.ت:میخوام بابامو راضی کنم
جون هو:اونوقت کجا بخوابه؟
ا.ت:ما ۲۰ تا اتاق داریم
جون هو:ولی همشون کثیفن
لینو:مامان من هرروز همه ی اتاقا رو تمیز میکنه
جون هو:مامان ماهم اینکارو میکنه ولی به ما دستور میده که اینکارو بکنیم.


🪧🪧🪧🪧