عشق بی پایان پارت 22

عشق بی پایان پارت 22
_نگران نباش حواسم هست
*جیمز
(عین یه پروانه موقعه ناراحتیم داشت دورم پر میخورد
عاشق مهربونیاش شدم سعی کردم رو عادات اون کارامو انجام بدم)

چشمامو روی هم گذاشتم ک جیمز وارد اتاق شد
+اوه ببخشید الان میرم
_نه بیا تو اشکال نداره
+نه من فقط یه دوش میگیرم و فوری میرم
با خودم غر میزنم
شیطونه میگه برم بزنم کورش کنم کصافته اشغالو یه بوس ازت کردما نگاچقد سست شده
دیگه نفهمیدم چیشد ک صبح از خواب بیدار شدم
برای خستگی در کردنم دستامو باز کردم ک خورد تو صورت جیمز
_ااااااا(جیغ)
+زهر مار چته خب (تعجب)
_اینجا چیکار میکنیییی مگه نگفتی دوش میگیرم میرم
+اتاق خودمه دلم میخواد پیشت باشم
_تو بیخود دلت میخواد
منم، میانا یادت میاد، همون دختری ک همه جوره ازت متنفرع
+اوخیی نه ک من خیلی عاشقتم
اصکل بیریخت
جیغ بلندی کشیدم و دوییدم سمتش
_بیریخت منم یا تو بوزینه شبیه این اشغال جم کنایی
نیم رخ برگشت نگام کرد و با غرور لب زد
+چیه بلبل زبون شدی نکنه مایکل بهت ساخته
_نکبت اشغال متنفرم ازت برو گمشو تو یه اشغال بی شخصیتی
با دستام گلومو فشار دادمو هرچی روی میز ارایشی بود و ریختم زمین
_ازت بدم میاد برو برو بیرون ولم کن(جیغ و گریه)
+خفه شو دیوونم کردی بسه بس کن ازت خسته شدم دیگه هرچی مراعات کردم کافیه توهم ازم سواستفادع نکن میانا بسه دیگه منو روانی نکننن(عربده)
نزدیک تر رفتم و با جیغو گریه نگاش کردم گفتم
_میخوای منو کتکم بزنی ها
بیا بزن
تو این مدت منو ادم فرض کردی؟
یه ادم بی احساسم کردی یه جوری رفتار میکنی انگار منو اوردی اینجا فقط واسه سکس و عشق و حال هاا بهم بگو ها؟(جیغ)
+بس کن (عربده)
با سیلی توی صورتم همه بدنم سرد شد و این سیلی منو پرت کرد رو زمین
زیر دلم تیر کشید..