دوستان گرامی نویسنده به شدت شخصیت سادیسمی ای دارن برای هم

دوستان گرامی نویسنده به شدت شخصیت سادیسمی ای دارن برای همین یه پارت یا دو تا پارت الان میدم و یه پارت دیگه شب که فسیل بشید قشنگ 🗿☕
دختره¹ . دازای² . چویا³
پارت بیس هفت : پشمک
_ بیا بریم بیرون پوسیدم تو خونه
+ باشه بابا بریم
*** شهر بازی
+ عرررر چه باحاله 😃
_ اینا ول کن بیا بریم اول یکم پشمک بگیریم
+ باوشه *^*
_ تو اونجا منتظر بمون من بگیرم بیام * رفتن *

_ سلام ببخشید دوتا پشمک میدید؟
♤ بله چه رنگی میخوا___
_ چیزی شده ؟
♤ * پشمام چه جیگره *
♤ نه نه چیزی نیست چه رنگی میخواید؟
_ اومممم یه دونه سفید یه دونه هم صورتی
♤ الان آماده میشه لطفا یکمی منتظر بمونید
_ مرسی * حساب کرد و رفت یه گوشه منتظر موند که متوجه شد همه یه جوری دارن نگاهش میکنن *
& چه جذابه اون پسره
٪ آره موافقم به نظرت برم شمارش بگیرم؟
! احمق معلومه همچین جیگری یکی برای خودش داره
□ راست میگه خدایی عقلت کجاس؟
٪ ولم کنا کی میتونه دافی مثل من رو رد کنه ؟
¤ اوکی برو گوز شو برگرد 😑
٪ بابا من تنهایی نمیتونم که بیاید کمکم کنید من مثلا فیک میافتم زمین شما ها هم شلوغش کنید یکم ببینیم میاد یا نه
◇ اگه نیومد چی؟
٪ ببند کمکم کن
***
_ حاجی تف چرا انقدر طول کشید 🤨
٪ آخخخخخخ * صدا از پشت سر دازای اومد *
_ هوم؟ چخبره؟
٪ آییییی پاممم
¤ ساکورا چیشددد؟
٪ پام رفت تو چاله درد میکنه
¤ شت چیکار کنیم
_ ام چیزه میگم حالتون خوبه؟
٪ نه اصلا پام خیلی درد میکنه
_ خب من چیکار میتونم براتون بکنم؟
¤ دیوونه ای ؟ خب بغلش کن ببریمش حداقل رو یه صندلی
_ آها..باشه * پرنسسی بغل کردن دختره *
_ گذاشتنش روی صندلی
_ خوبید؟
٪ بله مرسی بهترم ممنون که کمک کردید
_ ها بله خواهش میکن__
+ چه گوهی داری میخوری؟ * نگاه برزخی *
_ عه چویا تو کی___
+ خفه شو احمق بیشور دو دقیقه ولت کردم داری لاس میزنی ؟
+ خاک تو سر__
_ چیبی چان من منتظر پشمکا بودم دیدم این دختره افتاده خواستم کمکش کنم
٪ چیبی چان؟ وات؟
¤ بهت گفتم که
٪ بابا شاید دوستشه
¤ ولی دوستشم جیگره ها
_ پرنسس آروم باش
+ خفه شو گمشو اون ور
_ بابا خب حالش بد بود
+ هیچ میدونی فیکه؟ داشتم رد میشدم شنیدم داشتن میگفتن یه پسری جیگره بعد این نقشه رو ریختن یعنی اینقدر گاوی ؟
_ تعجب کردن خرکی و نگاه کردن به دختره
_ واقعا؟
٪ ام خب چیزه من ازتون خوش__
_ ادامه ندید * گرفتن دست چویا و رفتن *
*** یه جای خلوت توی شهر بازی
+ ولم کن عوض__
_ بوسیدنش
+ اومم
_ چیبی خودتم شنیدی و میدونی من به هیچکس جز تو نگاه نمیکنم
+ خب ناراحت شدم *^*
_ نشو عروسک حالا اینا ولش بیا بریم پشمک بگیریم بعد بریم حال کنیم
+ باش
***
_ ببخشید یه کار فوری پیش اومد واسم پشمکا آمادن؟
♤ بله بفرمائید
_ مرسی

_ چیبییییییی بیا پشمکا رو گرفتم
+ زهر ماررررر همه دارن نگاه میکنن
_ خب نگاه کنن
+ خیلی گاوی . خب کجا بریم؟
_ بریم ترن هوایی 😍
+ نهههه
_ میترسی ؟
+ خفه شو احمق بریم اصلا 😑
*** ترن هوایی
_ یسسسس
+ الله اکبر الله اکبر الله اکبر استغفرالله توبه توبه
_ چی میگی ؟
+ خفه بمی___
+ عرررررررررر * شروع شد *
+ ماماننننن یا حضرت عباس یا رضای بی معصوم یا فاطمه ی بی زهرا یا علیییییییییی علییییییی . کویو سان خودت ظهور کن * دهنش کف کرد و بیهوش شد *
*** توی شهر بازی _ صندلی
+ وایییی وایییی اوغغغ * بالا آورد *
_ خب لعنتی اگه میترسی چرا اومدی اصلا
+ فقط خفه شو احمق بانداژی اوغغ * بازم بالا آورد *

پایان این پارت _ مرسی لایک میکنی 😍💋