تک پارتی کوک درخواستی

تک پارتی کوک درخواستی
وقتی جنازتو میدوزه و کنارت میخوابه خیلی دوست داره(اولن خدا نکنه دومن این چکاریع پسرم)
(سلام من کیم ات هستم و ۲۳ سالمه و ۱ ساله با جونکوک ازدواج کردم و مافیا هستم)
(از زبان ات)
امشب ماموریت سختی دارم باید به کوک بگم که تر نزنه تو خونه
ات: جونکوککککککک
جونکوک: جونممم
ات: خودت میدونی امشب ماموریت دارم تر نزنی تو خونههههه
جونکوک: باشه بیبییییی
ات: افرین
(پرش زمانی موقع ماموریت)
تیر اندازی شده بود و ات داشت میجنگید که یهو یه تیر میخوره به قلب ات و ات میمیره(البته دور از جونتون)
(از زبان جونکوک)
خب خب ببینم اخبار چی داره
خبرنگار: متاسفانه خبر اومد یکی از مافیا های کشورمون به نام کیم ات به قتل رسید
جونکوک: چ......چیییی
جونکوک: امکان ندارهههههه
جونکوک: اون زندسسسس
جونکوک: باید برمم جنازشو بیارممم
میره جنازشو میاره و میدوزه کنار خودش میزاره
پسرا: جونکوک ناراحت نباش
جونکوک نمیتونم
و در آخر عمر افسردگی میگیره:)