چند پارتی از کوک🌚

چند پارتی از کوک🌚
درخواستی 🌚
( پارت ۲ )

ات : ننننه اصلا

کوک : (شروع کردم ب بوسیدنش..اول مقاومت میکرد ولی بعدش همکاری کرد بعد چند مین جدا شدیم) هنوزم نمیخوای؟

ات : باشه قبول من لو رفتم... تو منو دوست داری؟

کوک : وقتی پیش توعم ارومم قلبم میلرزه... بیا ی امتحانی بکنیم... ۳ بار بریم سر قرار ببینم حسم درسته یا نه

ات : عالی.. حالا میشه دو روز به من فرصت بدی
کوک : نکنه نقشه بود واسه اینکه فرصت بگیری
ات : نه 😐

کوک : باشه ولی فقط دو روز.....

ات : عالیه (ذوق) (یهو بغلش کردم) بای بای....

اومدم بیرون رفتم خونه...خیلی ذوق داشتم...

طی این چند ماه واقعا ازش خوشم میومد ولی مافیا بود میترسیدم....

ولی الان دیگه نمیترسم...

رفتم سراغ کارا و چون دوروز وقت داشتم اول یه ناهار خوردم بعد شروع کردم...

ویو ات دوروز بعد:

دیشب نخوابیدم و فقط دنبال جمع کردن مدارک بودم

بالاخره تموم شد و راه افتادم سمت عمارت وارد شدم

بادیگارد : ارباب نیستن منتظر بمونین تا بیان

ات : باشه

یه ساعتی نشسته بودم و بالاخره اومد

کوک : سلام

ات : سلام رییس کارارو کردم

کوک : خوبه بیا تو اتاق

راه افتادیم سمت اتاق

کوک : بیا داخل

ات : (وارد شدم و درو بستم رومو برگردوندم دیدم کوک داره از اون نگاها میکنه)
چی شده چرا اونطوری نگاه میکنی

کوک : دلم واسه بیبیم تنگ شده نظرت چیه اولین قرارمون امروز باشه؟

ات : خوبه ولی کار داریم

کوک : اونو بسپر ب من... از الان شروعش میکنیم

ات (شروع ب بوسیدنم کرد ...جدا شدیم😅)

کوک : شهربازی دوست داری ؟

ات : اره خوبه

کوک : بزار لباسمو عوض کنم

ات : باشه من میرم بیرون
(داشتم میرفتم بیرون )

کوک : میتونی بمونیا(خنده های شیطنت امیز)

ات (رومو برگردوندم ک دیدم بالا تنه اش لخته.. چشامو بستم)

نه من میرم خدافس ...
(درو باز کردم اما یهو بستش)

کوک : خجالت میکشی بیبی؟

#سناریو #جین #شوگا #جیمین #نامجون #وی #کوک #جیهوپ #بی_تی_اس#ارمی #کیپاپ #کیپاپر #کره

#South_Korea #Army #Love
#Taehyung #Jin #JHop #Jimin #Kook #Namjoon #Shuga #BTS #Kpop #clip #music_video #music #life #hope #peace #humor