عشقمنوتو

#عشق_منو_تو
پارت 1💎


ویو ات

خب بزارین بهتون بگم زندگیه من چطوره اول بهتون بگم من لی ات هستم و سن ام که میدونید
من یه دوست پسر دارم به اسم سوهو که اون بهم گفت بیا فرار کنیم به کره جنوبی بخاطر اینکه بدهی بار اورده بود و قمار کرده بود منم قبول کردم چون واقعا عاشقش بودم
ولی اون یه جوری بود این چند روز
انگار سرد بود باهام
منم گفتم شاید مشکلی پیش اومده براش فعلا باهاش حرف نزدم
که دقیقا امروز کله پولامو گرفت و از این کشور رفت
واقعا امروز انقدر گریه کرده بودم که چشمام پف کرده بود
من خیلی پول کم داشتم
در حدی بود که فقط یه امشب و میتونستم سر کنم باهاش واقعا دلم برای خودم میسوخت(ولی اون لحظه ادم دلش برای خودش میسوزه🥲)
تصمیم گرفتم برم کار کنم وقتی پول در اوردم برم کشور خودم تایلند
وقتی داشتم از مغازه ها رد میشدم که دیدم یه اگهی که به نظافت چی نیاز داشتن من چون گوشیمو داشتم
بهشون زنگ زدم یه زنگ سن بالا جواب داد که خیلی مهربون بود و حس خوبی میداد بهم گفتش که فردا به اون ادرسی که نوشته برم منم گفتم امشب میتونم بیام گفت باشه
و الان میخوام برم اونجا
زیاد دور نبود چون دو تا کوچه بالا تر از اگهی بود
رفتم در زدم قبل از اینکه در بزنم یه نگاه به خودم انداختم که دیدم موهام رو هوا بود درستش کردم و...
#جیم_ات۳
ادامه دارد.....