وقتی مافیا بود

وقتی مافیا بود
پارت ²³
۴۰ دقیقه بعد....
+ ویی چقدر اینجا خوشگله
× آره استخراا ما باکلاسیم
+ آره آره من میرم مایو بپوشم
× منم میامم
+ کجااا؟
× تو اتاق
+ خو برو تو یه اتاق دیگه
× نووچ فقط اون اتاق
+ هووف از دست تو روانی شدم
÷ خخب ما مزاحمتون نشیم نه؟
+ لونا فففقطط خفه شو
÷ چشم غلط خوردم
لونا و سونهو لباساشون رو عوض کردن و رفتن داخل استخر و ما ات و کوک رو مشاهده میکنیم:
× بیب بنظرت این لباس زیادی تنگ نیست؟
+ کووک خو مایوئه دیگه
× به هر حال
+ مگه اجاره نکردی؟ کسی هم نمیاد
× اونجا سونهو هستاا
+ خب حالااا
× هووف
+ بریممم
ات یهو داشت شیرجه میزد که لیز خورد که کوک اون رو گرفت که لباشون فاصله‌ی یک سانتی متری داشتن.
+ عاامم.....خب
÷ ای بی‌تربیتتت
_ اه اه اه چندددش
+ عههه چیکار کردیم مگگگه لیز خوردممم
÷ بله بله فقط یه لیز عااااااادی
+ آره
× خب بستهههه
+ من اصلا شیرجه میزنمم
× بله بله
اونا چهار ساعت اونجا بودن و کلی بازی کردن و خوراکی خوردن بعد از خوردن خوراکی ها و استراحت تقریبا پنج ساعت اونجا بودن که تصمیم گرفتن برگردن خونه ( نه تروخدا سالیان سال بمونین )
+ برگردیم خونه؟ دلم میخواد بخوابم
÷ ویی منمم
_ کوک بنظرم بریم دخترا خسته شدن منم خسته شددمم
× باشه بریم
۴۰ دقیقه بعد...
اصمات۹۰ داره جنبه نداری نخون
کوک ویو
تقریبا رسیده بودیم خونه که دیدم ات خوابش برده...ماشین رو پارک کردم و ات رو بغل کردم و گذاشتم روی تخت...
+ اووه
× عامم..بیدار شدی؟
+ اوهوم....چیشده‌؟
× هیچی فقط خوابیده بودی...
+ آها بخوابیم؟
× خواب معمولی؟
+ ینی چی؟
روت خیمه زد...
× منظورم اینه
+ نه نه ببین اشتباه بردشت کردی
× نه خیلیم درست برداشت کردم خانومی


پارت ²⁴ به زودی:)
یاح یاح یاح جای حساس قطع کردممم