part (34)🫂🖇🩺💊

part (34)🫂🖇🩺💊

جین:چی میگفت؟؟
هوپی:من میرم زود برمیگردم
نامی:کجا خو؟؟؟
هوپی:میام میگم
....
بیمارستان:/
هوپی:چیشدع؟؟
سوهو:هیچی دکتر گفت حالش خوبه
جیهوپ سوهو رو بغلش کرد:
خیلی خوشحالم
سوهو:منم
هی:کی بهوش میاد؟؟
سوهو:معلوم نیست
هوپی:سوهو میگم تو این روزا خوب استراحت نکردی میخوای برو من میمونم
سوهو:ن نمیخواد .. میخوام خودم پیشش بمونم
هوپی:ولی توم خسته ای برو خونه ی دوش بگیر استراحت کن وقتی بهوش اومد بهت خبر میدم
سوهو:ولی
هوپی:برو به سلامت
سوهو:اوکی ولی حتما..
هوپی:باشه باشه خبر میدم
سوهو:ممنون..و رفت
هوپی:/رفتم توی اتاق بکهیون نشستم کنار تختش خیلی خسته بودم سرم و گذاشتم رو تخت که خوابم برد
بکهیون:/چشامو باز کردم خدارو شکر نمردم(خدارو شکر)
دیدم یکی خوابیده کنارم فک کردم سوهوعه اما بیشتر که دقت کردم دیدم جیهوپه نخواستم بیدارش کنم بیحرکت موندم .. حوصلم سر رفته بود گفتم بلند بشم که سینم درد گرفت ی اخی گفتم
هوپی:اع بهوش اومدی؟؟
بکهیون:اوهوم*بیحال*
هوپی:خوبی درد نداری؟؟
بکهیون:چرا درد دارم
هوپی:وایسا دکتر و خبر کنم
بکهیون:وایسا
هوپی:چیه؟
بکهیون:سوهو کجاست؟؟
هوپی:فرستادمش خونه بنده خدا خیلی خسته بود
بکهیون:خوب کاری کردی
هوپی رفت دکتر و خبر کنه
....
دکتر:خب جناب خداروشکر عملتون خوب پیش رفت و الان حالتون خوبه فقط ی درد کوچولو وجود داره کا طبیعیه چون شکستگی خیلی کم بوده بهترین
بکهیون:کی مرخص میشم؟
دکتر:ی هفته
جیهوپ:خیلی ممنون دکتر🙏🏻
دکتر:وظیفه م بود .. من میرم هر مشکلی پیش اومد منو خبر کنین
جیهوپ:چشم حتما.. دکتر رفت
داشتم با بکهیون حرف میزدم که دیدم سوهو وارد اتاق
...

داریم به پارت اخر نزدیک میشیم🥺😁