گربه من

گربه من

رسیدیم شهر بازی

ا.ت: اخجون شهر بازی
یونگی: چقدر کیوتی
ا.ت: میدونم (زارت🗿)
لونا: خب اول کدوم وسیله رو انجام بدین
ا.ت: بریم تونل وحشت
یونگی: نمیترسی
ا.ت: نه
هیونجین: اوکی
رفتیم بلیت ترن هوایی و چرخ فلک هم گرفتیم تا بعد از تونل وحشت بریم
رفتیم داخل تونل وحشت

تا ۱۰ دقیقه اول همه چی برام عادی بود و نمیترسیدم ولی بعد از ده دقیقه یه زامبیا اومد جیغم رفت هوا

ا.ت: (جیغغغغ)
یونگی: یا علی چی شده

که یهو ا.ت رفت تو بغل یونگی

یونگی: مگه تو نگفتی که نمیترسی
ا.ت: بزار تو بغلت بمونم(ترس)
یونگی: باشه ولی جدیدن زود به زود میای بغلم
ا.ت: میدونم چون تو بغلت حس امنیت دارم
یونگی: واقعا
ا.ت: آره

دیگه تموم شد با کلی جیغ زدن های منو و لونا

هیونجین: وای خدا گوش درد گرفتم
یونگی: من که دیگه هیچی نمیشنوم
ا.ت: خب بریم ترن هوایی
یونگی: مطمئنی این یکی رو دیگه نمیترسی
ا.ت: آره
دیگه رفتیم سوار ترن هوایی و چرخ فلک شدیم تموم شد

ا.ت: اوپا یه لحظه میای
هیونجین: آره
رفتیم پشت شهربازی
ا.ت: اوپا میتونی خودت و لونا برید بستنی فروشی می خوام به یونگی بگم
هیونجین: مطمئنی
ا.ت: اره
هیونجین: پس فایتینگ
ا.ت: فایتینگ(لبخند)

هیونجین: لونا چیکارم داشتی
لونا: من کاریت نداشت....
لونا منظور هیونجین رو فهمید
لونا: اها آره من کارت داشتم (لبخند ضایع )
لونا: خب بیا بریم اون ور
هیونجین: اوکی
یونگی: .......
ا.ت: خب من باید یه چیزی رو به تو بگم
یونگی: خب من باید یه چیزی رو به تو بگم
با هم گفتن
ا.ت: (تعجب)
یونگی: اوه
ا.ت: خب اول تو بگو
یونگی: نه تو بگو
ا.ت: خب من می خواستم بگم دوست دارم

ادامه دارد.......

#بی_تی_اس #کیپاپ #نامجون #جین #یونگی #آگوست_دی #شوگا #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیدراما #اکسو #بلک_پینک #استری_کیدز #جی_ایدل #لسرافیم #نیوجینز #اسپا #تی_اکس_تی #لیسا #جنی #جیسو #رزی #سوبین #یونجون #هیونینگ_کای #تهیون #بومگیو #فلیکس #هیونجین #چان #چانگبین #لینو #هان #سونگمین #جونگمین #مونبین #سولی