part 2 = معشوقه زندگیه قبلیه من
part 2 = معشوقه زندگیه قبلیه من
علامت شوگا =_
علامت ا.ت=+
+ کو..ک خفه...شدم.. د میم..موننن
ولو...مکوو..
کوک:باشههه خانم کوچولو
+نیستم نیستم من خانم کوچولو نیستم
کوک:باشههههه
+امم کوک
کوک: چیه
+ خوب میگم خوب چیزه
کوک:چیه چت شد نکنه تمرین دیروز جایت رودرد آورده
+ها نه نه چیزه شوگا چیز
کوک:شوگا چی د دختر حرف بزن جون به لبم کردی خوب شوگا هیونگ آشناس
کوک: یاااااااااا عنترررر واسه این این طور میکردی اییی خررر
+نه جدی اینگار میشناسمش هیونگ
کوک: خو هممون می‌شناسیم
+یاا کوک میگم یادته گفتم یه گردنبند دارم که مامانم گفت ماله زندگی قبلیمه
کوک:ارع
+خوب تو گردن شوگا هیونگ هم یچی شبیه نصف این هست
کوک:خوب خواهری چه نظری داری؟
+ا مم هیچی فعلا بیا بریم هیونگ ا منتظرن
از زبون کوک :
از اول دیبو تا الان من و ا/ت زیادی صمیمیم و یعنی میشه گفت به هم وابسته ایم
الان که داره میگه شوگا هیونگ مشوقه زندگی قبلیشهه بوده خوب.. چه بگم باید برم از کتاب خونه کتاب اون دوره رو بیارم هعییییی
+شوگولی بیدار شدی
_صد بار هزار بار به تو گفتم شوگولی صدام نکن
+دوس دارم
بعد صبحانه:
+صبحونه رو تمام کردیم من رفتم کمک جین هیونگ
جین: خوب کوچولو چه میکنی
+یاا هیونگ دارم کمکت میکنم
جین: آفرین
+هیونگ واسه شب میخوایم چی کار کنینم
جین: قرار شب بعد شام فیلم ترسناک ببینیم
+باوشه
جین :ظرف ها رو ول کردم و رفتم طرف ا/ت ... بینم دختر توکه از فیلم ترسناک نمی ترسی
+خخخخخ نه چرا بترسم
جین: نمیدونم شاید بچه یی
+هیونگ من ۲۱ سالمه هااا
جین:ولی برا ما همون ا/ت ۱۷ ساله ییی
+خدااا
فلش بک به شب :
+شب شد با پسرا نشتیم رو مبل
+خوب دوزتان گل چه فیلمی می‌بینیم
جیهوپ:نمیدونم
نامجون:بخدااا کمدی بزارین بهتره
جین:نظری ندارم
تهیونگ رو به کوک:مستر کوک
کوک: جانم بیبی
_خفه شید خودم میزارم
+رفتم پیش جیمین
+جیمین هیونگ چرا ساکتی؟
جیمین: ها هیچی
+ باوشع
+رفتم بغل کوک نشستم و شیرموز شو از دستش گرفتم و خوردم چ یاع یاع
کوک: هوییییی بوزینه شیرموزم
+گمشو ماله منه
کوک: خوبهه رو پام نشسته بعد شیرموزمم میگیره اجب
+* زبان در آوردن
نامجون: بسه یونگی فلش رو زد نگاه کنید
+باشه هیونگ
+یونگی فیلم ترسناک که نزاشتی
_ام تا بینیم
+یااااااااااااا
_درد
+ایش
بعد رفتم توبغل جیهوپ هیونگ من جثُم از اون کوچولو بود
جیهوپ: ترسیدی دستم رو بگیر باشه
+باوشه هیونگ
_یاا داره حسودیم میشه
+یاااا حسودی نکن هیونگ
*پاشد رفت کنار یونگی نشت
بیو شوگا
_وستای فیلم بود داشت کم کم+۱۸ میشد ا/ت نشست و گفت
+اهم اهم خوب شب خوش هیونگان عزیزم
علامت شوگا =_
علامت ا.ت=+
+ کو..ک خفه...شدم.. د میم..موننن
ولو...مکوو..
کوک:باشههه خانم کوچولو
+نیستم نیستم من خانم کوچولو نیستم
کوک:باشههههه
+امم کوک
کوک: چیه
+ خوب میگم خوب چیزه
کوک:چیه چت شد نکنه تمرین دیروز جایت رودرد آورده
+ها نه نه چیزه شوگا چیز
کوک:شوگا چی د دختر حرف بزن جون به لبم کردی خوب شوگا هیونگ آشناس
کوک: یاااااااااا عنترررر واسه این این طور میکردی اییی خررر
+نه جدی اینگار میشناسمش هیونگ
کوک: خو هممون می‌شناسیم
+یاا کوک میگم یادته گفتم یه گردنبند دارم که مامانم گفت ماله زندگی قبلیمه
کوک:ارع
+خوب تو گردن شوگا هیونگ هم یچی شبیه نصف این هست
کوک:خوب خواهری چه نظری داری؟
+ا مم هیچی فعلا بیا بریم هیونگ ا منتظرن
از زبون کوک :
از اول دیبو تا الان من و ا/ت زیادی صمیمیم و یعنی میشه گفت به هم وابسته ایم
الان که داره میگه شوگا هیونگ مشوقه زندگی قبلیشهه بوده خوب.. چه بگم باید برم از کتاب خونه کتاب اون دوره رو بیارم هعییییی
+شوگولی بیدار شدی
_صد بار هزار بار به تو گفتم شوگولی صدام نکن
+دوس دارم
بعد صبحانه:
+صبحونه رو تمام کردیم من رفتم کمک جین هیونگ
جین: خوب کوچولو چه میکنی
+یاا هیونگ دارم کمکت میکنم
جین: آفرین
+هیونگ واسه شب میخوایم چی کار کنینم
جین: قرار شب بعد شام فیلم ترسناک ببینیم
+باوشه
جین :ظرف ها رو ول کردم و رفتم طرف ا/ت ... بینم دختر توکه از فیلم ترسناک نمی ترسی
+خخخخخ نه چرا بترسم
جین: نمیدونم شاید بچه یی
+هیونگ من ۲۱ سالمه هااا
جین:ولی برا ما همون ا/ت ۱۷ ساله ییی
+خدااا
فلش بک به شب :
+شب شد با پسرا نشتیم رو مبل
+خوب دوزتان گل چه فیلمی می‌بینیم
جیهوپ:نمیدونم
نامجون:بخدااا کمدی بزارین بهتره
جین:نظری ندارم
تهیونگ رو به کوک:مستر کوک
کوک: جانم بیبی
_خفه شید خودم میزارم
+رفتم پیش جیمین
+جیمین هیونگ چرا ساکتی؟
جیمین: ها هیچی
+ باوشع
+رفتم بغل کوک نشستم و شیرموز شو از دستش گرفتم و خوردم چ یاع یاع
کوک: هوییییی بوزینه شیرموزم
+گمشو ماله منه
کوک: خوبهه رو پام نشسته بعد شیرموزمم میگیره اجب
+* زبان در آوردن
نامجون: بسه یونگی فلش رو زد نگاه کنید
+باشه هیونگ
+یونگی فیلم ترسناک که نزاشتی
_ام تا بینیم
+یااااااااااااا
_درد
+ایش
بعد رفتم توبغل جیهوپ هیونگ من جثُم از اون کوچولو بود
جیهوپ: ترسیدی دستم رو بگیر باشه
+باوشه هیونگ
_یاا داره حسودیم میشه
+یاااا حسودی نکن هیونگ
*پاشد رفت کنار یونگی نشت
بیو شوگا
_وستای فیلم بود داشت کم کم+۱۸ میشد ا/ت نشست و گفت
+اهم اهم خوب شب خوش هیونگان عزیزم
۸.۰k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.