رویای بزرگ

رویای بزرگ
#part64

(ویو تو خونه)

کوک: آجوما میشه یه آبقند بیارین این دوستشون غش کرده

آجوما: چشم

شوگا: جونگ کوکا..
اینجا چخبره! دوباره ارمیا...؟!

خودمم هنوز چیزی نمیدونم اون دوتا زبان مارو بلد نیستن ترجمه گرشون این یکیه که تا منو دید غش کرد..

نامی: انگلیسی بلد نیستن؟

کوک: نمیدونم، ببین بلدن یان

نامی رو به رستا گفت( با زبان انگلیسی):
انکلیسی بلدین؟

رستا: اهوم

نامی: خب شما ارمی این؟

رستا: نه ما اومدیم دنبال پریا ینی این سوک

نامی نگاهی به بقیه پسرا انداخت که متعجب به هم نگاه میکردن

نامی: شما دوستای این سوکین؟!

رستا خواست حرف بزنه که باران پرید وسط حرفش
باران: اره خیلی نگرانش بودیم اومدیم دنبالش حالا میشه بگین کجاست که ما رفع زحمت کنیم

جیمین: شما اینجا رو چجوری پیدا کردین؟

رستا: رفتیم پیش پلیس اونم ادرسشو داد فقط یه چیزای دیگه ام گفت که ما سر در نیوردیم منظورش چیه...

جیهوپ خودشو به نامی نزدیک کرد و به کره ای گفت: فک کنم منظورش همون دزدی ای ازش شدس...

باران: چیزی گفتین!

جیهوپ: عاا... با شما نبودم😊

باران روشو سمت رستا کرد و به فارسی گفت: ایششش هیف زبان کره ای بلد نیستم و گرنه می‌فهمیدم حرفشو😒

جیهوپ: ما زبونتونو متوجه نمیشم میشه انگلیسی صحبت کنین

باران انگار که تیکه پرونده باشه گفت:
با شما نبودم جناب😏

رستا: باران الان وقت لجبازی نیست...