*گل یخ*
*گل یخ*
*محمد*
شوکه داشتم شناسنامه رو نگاه می کردم اگه مهرداد بابای ماهک چرا اسمش تو شناسنامه نیست چرا اسم ماهک نیست با صدای در شناسنامه رو برداشتم مامان بود که با وحشت گفت : محمد ماهک ...
- ماهک چی
ماهک پشت سر مامانم بود بغلش کردم بوسیدمش
- چی شده ؟!
- ماهک اومد داخل فرشته باهاش نبود
- چی
گوشیم زنگ خورد برداشتمش
- الو
- محمد
- فرشته تویی کجای تو...
- محمد ...
صدای جیغش وحشت به جونم انداخت
- می شنوی
- تو کی هستی
- عشق قدیمیت محمدم
- شراره چیکار کردی ...فرشته پیش توه بلایی سرش بیاره زندت نمی زارم
- پس بیا اینجا اگه پلیسو خبر کردی می کشمش زنگ می زنم
صدای جیغ فرشته میومد بعدم تماس قطع شد مامان نگام می کرد
- مامان حواست به ماهک باشه
- کجا میری محمد
- بعدامامان بعدا
بدو رفتم سوار ماشین شدم شماره آرمین رو گرفتم وجریان رو براش گفتم چون گوشیم ردیاب داشت به آرمین گفتم نگران نباشه وپلیسو خبر کنه شراره زنگ زد وآدرس می داد بعد یک ساعت به یه ویلا رسیدم که خارج از شهر بود یه مردم جلو در بود که ماشین وموبایلمو ازم گرفت وفرستادم داخل تو حیاط ویلا دوتا مرد بود اصلا طرفم نیومدن به ساختمان خونه که رسیدم شراره به استقبالم اومد دختری که خودشو پاکترین دختر شهر نشون می داد با چه تیپ وقیافه ای مقابلم ایستاده بود
- فرشته کجاست
- فرشته ها که تو آسمونن
- شراره منو عصبی نکن
- آه ببخشید عزیزم بیا
پشت سرش رفتم داخل یه پذیرای بود اونو رد کردیم رفت در یه اتاق رو باز کرد
- بفرمایید
رفتم داخل دوتا مرد اومدن طرفم شراره لبخند زد گفت : با عشقم ملایم رفتار کنید
دومرد دستامو گرفتن بردنم کنار دیوار
- داری چیکار می کنی شراره
- هیچی عزیزم نترس
- از تو عوضی بترسم
- بی ادب نشو
- فرشته کجاست ؟! با توه ام
- می بینی عزیزم
دستامو بالا بستن
- شراره میگم فرشته کجاست چرا منو می بندی...
پرده رو به رومو کنار زد از دیدنم فرشته فریاد زدم تو اون حال
*محمد*
شوکه داشتم شناسنامه رو نگاه می کردم اگه مهرداد بابای ماهک چرا اسمش تو شناسنامه نیست چرا اسم ماهک نیست با صدای در شناسنامه رو برداشتم مامان بود که با وحشت گفت : محمد ماهک ...
- ماهک چی
ماهک پشت سر مامانم بود بغلش کردم بوسیدمش
- چی شده ؟!
- ماهک اومد داخل فرشته باهاش نبود
- چی
گوشیم زنگ خورد برداشتمش
- الو
- محمد
- فرشته تویی کجای تو...
- محمد ...
صدای جیغش وحشت به جونم انداخت
- می شنوی
- تو کی هستی
- عشق قدیمیت محمدم
- شراره چیکار کردی ...فرشته پیش توه بلایی سرش بیاره زندت نمی زارم
- پس بیا اینجا اگه پلیسو خبر کردی می کشمش زنگ می زنم
صدای جیغ فرشته میومد بعدم تماس قطع شد مامان نگام می کرد
- مامان حواست به ماهک باشه
- کجا میری محمد
- بعدامامان بعدا
بدو رفتم سوار ماشین شدم شماره آرمین رو گرفتم وجریان رو براش گفتم چون گوشیم ردیاب داشت به آرمین گفتم نگران نباشه وپلیسو خبر کنه شراره زنگ زد وآدرس می داد بعد یک ساعت به یه ویلا رسیدم که خارج از شهر بود یه مردم جلو در بود که ماشین وموبایلمو ازم گرفت وفرستادم داخل تو حیاط ویلا دوتا مرد بود اصلا طرفم نیومدن به ساختمان خونه که رسیدم شراره به استقبالم اومد دختری که خودشو پاکترین دختر شهر نشون می داد با چه تیپ وقیافه ای مقابلم ایستاده بود
- فرشته کجاست
- فرشته ها که تو آسمونن
- شراره منو عصبی نکن
- آه ببخشید عزیزم بیا
پشت سرش رفتم داخل یه پذیرای بود اونو رد کردیم رفت در یه اتاق رو باز کرد
- بفرمایید
رفتم داخل دوتا مرد اومدن طرفم شراره لبخند زد گفت : با عشقم ملایم رفتار کنید
دومرد دستامو گرفتن بردنم کنار دیوار
- داری چیکار می کنی شراره
- هیچی عزیزم نترس
- از تو عوضی بترسم
- بی ادب نشو
- فرشته کجاست ؟! با توه ام
- می بینی عزیزم
دستامو بالا بستن
- شراره میگم فرشته کجاست چرا منو می بندی...
پرده رو به رومو کنار زد از دیدنم فرشته فریاد زدم تو اون حال
۸.۲k
۰۳ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.