داستان کوتاه

#داستان_کوتاه

+عشقم 🙃
-چیه؟
+دلم میخاد بیام پیشت:)
-نمیخاد بیای
+چرااا اخه دلم میخاد ببینمت دلتنگت شدم💔
+طور خدا خواهش خواهش
- گفتم ک ن اسرار نکن 🚶‍♂
+چرانمیزاری ببینمت اخه👀
-میدونی چیعع
-دیگه خسته شدم ازت😕
-تکراری شدیی واسم
+چیی 💔
+پس همه حرفات دروغ بوود...!
-اره از اولشم دوست نداشتم احمق بودم یه غلطی کردم
-لطفا دیگ بهم پی نده
-عشقم ناراحت میشه هاا..
+یعنیی چی...؟
+چت شدهه تو؟
-گفتم ک عشقم ناراحت میشه پی نده نفهم
+عشقت مگه من نبوودم تو رو خدا ولم نکن
هر چی بگی گوش میکنم میشم همونی ک ت میخای 🚶🏿‍♀💔
-نه دیگه دیرشده بروو 🚶🏿‍♂
+گوه خوردم اذیتت کردم دیگه نمیکنم
اصلا ازاین بعدبغلم کن ببوس گازم بگیر بزن منو ولی ولم نکن میمیرم بی تو 🖤
-ععع چقدر زر میزنیی برودیگه
+خدافز زندگییم امیدوارم خوشبخت شی باهاش 🙃💔
-خدافز
+فقط بیا واسه اخرین بار ببینمت👀💔
-عع بروو دیگه نمیام
+فردا 6پارک همیشگیم منتظرتم

فردا میشه دختره میره پارک میشینه رو صندلی🚶🏿‍♀
ساعت6میشه میبینه خبری نیس میرع یه پاکت وینیستون میگیره میاد چندتا میکشه 8میشه میبینه خبری نیس پا میشه ک برگرده خونه...
یهو عشقشومیبینه میدوه بره پیشش ک میبینه دوست صمیمیش باعشقشه گریش میگیره
برمیگردع پارک میشینه یه اهنگ غمگین میزاره وسیگارو روشن میکنه و گریه میکنه
ساعت 10شد مامانش بهش زنگ زدو گفت بیا خونه یه خبره مهم دارم 🖤
پامیشه بره خونه حالش بدبودسرگیجه داشت
چشماش خون بود
جدولو نمیبینه اومد رد شه میخوره زمین وقتی پاشد ماشین باسرعت زیاد میزنه بهشو خیابون پره خون میشه میبرنش بیمارستان
مامانش میاد میبینه بهشوو تو همون حالش میخندید 🙃💔
خبرش به پسره میرسه میاد بیمارستان پیش دختره
دختره نگاش میکنه باتمام وجودش میگه خوشبخت شی باهاش:)
پسرباگریه میگه باکیی منظورته عشقم تویی
دختره میگه پس دوستم پیشت چی میکرد
-اونو بردم تابهترین حلقه وگلو بگیرم بیام شب خاستگاریت یادته بهت میگفتم خانومی حالا میخام خانومم بشییی بشی عمرم تموم زندگیم
همون جاا پسره زانو میزنه وازش خاستگاری میکنه 🦋💔
دختره قبول میکنه یهو قلب دختره دیگه نمیزنه 🤍
بووووق.....................................ایست قلبی کرد
دکترا میان بالا سرش
پسره یهو داد بی داد میکنه خودشو میزنه یهو چاقورو برمیداره یهو رگ دودستشو میزنه
دکترا میان بالاسرش میبرنش🔪
دختره با پسررو باهم میبرن اتاقه عمل
پسره میمیره ولی دخترع زنده میمونه🚶🏿‍♀
وقتی چشماشو باز میکنه میفهمه ک عشقش مرده خودکشی میکنه
هردوشونو بغل هم قبرشون کردن(:⚰️🙃