تو یه دیوونه ای

تو یه دیوونه ای!
دیوونه ای چون نفهمیدی با تموم خوبیا و بدیای رابطه مون چقدر عاشقت بودم
هیچ وقت نفهمیدی چقدر نگرانتم و دلم خوب بودنت و میخاد
هیچ موقه حالم و موقه ی نبودنت یا حال بدیات ندیدی و فکر کردی واسم مهم نیستی
یجایی و یه روزایی بود فقد تو میتونستی آرومم کنی نه اینکه قلقم و بلد باشیا نه ؛ من خودم و انقد بهت نزدیک میدونستم که آرامشم و بین حرفای تو پیدا میکردم
من یهو به خودم اومدم دیدم انقد وابسته ت شدم که اگه بخای ؛ همون موقه قلبم و در میارم و میدم به تو ؛ قلبی که برای خودته و من با ارزش تر از اون چیزی و ندارم
میدونی قسمت تلخ ماجرا اینجاست که من حتی بیشتر از خودم دوست داشتم و تو اینو نفهمیدی ؛ چون یه طرفه قضاوت کردی و جای من تصمیم گرفتی
ولی هرچی هست...
به قول علی یاسینی : بی خیال شو ؛ فراموش کردنت کار من نیست :)

_گر چه او هرگز نمی‌گیرد ‏ز حال ما خبر
‏درد او هر شب ‏خبر گیرد زِ سر تا پای ما