قشنگ ترین به یاد ماندی ترین اشناییون میرسه به ما

قشنگ ترین به یاد ماندی ترین اشناییون میرسه به ما

داستان منو هلن از جای شروع شد که من با رلم کات کرده بودم بعد چند هفته خبر بهم رسید یه دختره باهاش رل زده منم چون هنوز دوسش داشتم رفتم پی وی دختر بهش گفتم که لیاقتتو نداره خیانت کاره چون هم دلم برای همجنسم میسوخت همم دلم نمی خواست کسی باهاش باشه 🙂
تا اینکه بهم گفت اسمم هلنه بعد حرفم شروع شد به حرف زدن که ما خوشبختم توم نمیتونی مارو جدا کنی
گفتم باش چس ناله هات دیدن داره 😂
همین شروع بود برای فوش دادن هلن فوش داد بلاک کرد منم به رفیقم مهشید گفتم بره پی ویش بعد اون زیر پست یه نفر گیرش اوردم کلی فوش بد بیراه به هم گفتیم
این تموم شد تا اینکه بازم زیر پست یه رفیفمون بهش کفتم چی شد کات کردی هلنم گفتش اره تو راست میگفتی ببخشی بهت هر چی گفتم منم ازش معذرت خواهی کردم رفاقت ما شروع شد 😊❤
الان یک سال از اون ماحرا میگذره یک سال هلن شده دارو ندارم تنها رفیق همدمم روزای سختم تا صبح با هم حرف میزنیمو میخندیم نمیزاریم هیچ کسی رابطه مارو خراب کنه چون نمی تونن فاصله خونمونم یک ساعت که من فقط لحظه شماری میکنم وقتم خالی بشه برم کنارش 😍❤
هلنم خواهر قشنگم امیدم همدمم خیلی دوست دارم بمونی برام رفیق ❤❤
@ helen188♡