امروز وقتی کلیپ حمله دوباره اسرائیل به غزه رو دیدم

امروز وقتی کلیپ حمله دوباره اسرائیل به غزه رو دیدم
وقتی دیدم دارن اجساد و استخون های تیکه تیکه سوخته شده رو جمع میکنن
یاد شما افتادم
یاد وقتی که جوون رشیدت علی اکبر که اربا اربا شده بود رو جمع میکردید
یاد وقتی که توی زیارت عاشورا میگه چشم های اسب هارو پوشوندن تا بهتر روی جسدتون تاخت کنن
یاد وقتی که تیکه های جسدتون رو تو صحرا جمع میکردن
دلم خیلی شکسته دلم خونه خون
فکر کنم آخرکار چیزی از فلسطین نمونه
چیزی از اون مردمان شجاع و با ایمان نمونه
ولی مث داستان شما بشه
قیامتی کنه تو عالم
من کجای این داستان وایسادم؟
تو خونم با خیالت راحت با آرامش بدون ترس مرگ درگیر زندگی گذرای دنیاییم شدم
حتی توی همین زندگی دنیایی گذرا هم موندم چه برسه آخرتش
میشه کمکم کنی؟
شما تربتت رو وقتی طلب نکردم فرستادی
امام رضا پروندمو ارجاع داده دست شما
میشه اون امضا سبز قشنگتون بزنید پای پروندم؟
میشه ثابت قدمم کنی تو مسیر حق؟
میشه یکم طاقت و تحملم رو مث خواهرت زینب زیاد کنی؟
من خاک زیر پای زینبت هم نمیشم ولی میخوام منو قوی کنی
من باید بمونم باید کارای خوبی کنم باید زمینه ساز ظهور مهدی زهرا باشم نه اینکه گوشه خونه مثل افلیج ها بمونم مگه نه؟
میخوام سال بعد وقتی دوباره میام مجلس روضه و عزاداری شما جلو روی علی اکبرت روسفید باشم نه یه روسیاه گناهکار
میشه کمکم کنی؟
میدونم میدونم که کمکم میکنی بابا حسین💔:)))))