سرطان p8

سرطان p8
از زبان ات
چند روز میگذره توی خونه روی مبل نشسته بودم و یونتان که توی بغلم خابیده بود رو ناز ویکردم ک گوشیم زنگ خورد برداشتم دیدم پی دی نیم هست ج دادم
+سلام پی دی
✓سلام ات خوبی چطوری
+خوبم یعنی فکر کنم ک خوبم خب حالا چی شده
✓خب ات من فکر کردم و ی مسافرت ۱هفته ای توی ججو برای تو و ته اماده کردم فردا صبح با جت شخصی میرین ته الان داره میاد خونه بهت بیشتر توضیح میده امیدوارم خوشبگذره
+پی دی عاشقتم مرسی
ک صدای کیلید در اومد رفتم کلو در تهیونگ بود که پریدم بغلش ک گفت
_پی دی نیم خبر داد بهت فک کنم
+اره خیلی خوشحالم
_میرم لباسامو عوض کنم بایم بهت بقیه چیزارو توضیح میدم
+باش راستی غذا خوردی
_اره تو کمپتنی خوردم
+اوک
چند میم بعد
ته اومد روی مبل نشستیم ک گفت
_خب فردا ساعت ۷پرواز داریم ات الان همه میدون خواهرمی ک خیلی عکس و فیلم باهم اپاود کردیم ولی تو هیتر خیلی زیادی داری پس لطفا توی فرود گاه مواظب باش
+اوکی
_خب قرا ه بریم اونجا ی سوئیت میگرن برامون و ی عالمه کارای تفریحی میکنیم و اینکه پی دی نیم گفت لازم نیست فیلیم بردار بیاریم و گفت که تو ی ولاگ بگیری و بعد توی چنل یوتیوب اپلود کنی
+اوک باشه
_خب الانم برو وسایلات رو جمع کن و ب خواب صبح زود بیدار میشیم
+باشه اوپا رفتم جلو و لپشو بوسیدم (منم میخوامم😭😭😭)و رفتم تو اتاقم
ویو صبح
با صدای زنگ گوشیم از خواب پا شدم باید ولاگ بگیرم
خب مورنینگ روتینمو گرفتم از حاضر شدنم و..... رفتم پایین و دوربینو کردم طرف ته و گفتم
+خب همونجور که میدونین ایشون داداش من هستن کیم تهیونگ اعظم سلام کن
_😂سلام به همه
یونتان رو گرفتم تو بغلم و گفتم
+ایشونم ک یونتان اعظم هستن که خیلیا ارزو دارن ایشون شن یونتان مامان سلام کن
یونتان:واق
رو ب تهیونگ کردم و گفتم
+تهیونگ سگت حرف گوش کن تر از خودته
_وووووو(مثلا اداشو در اورد )
خلاصه رفتیم فرود گاه رسیدیم از خبر نگارا رد شدم که یهو با........ مواجه شدم

خماریی بیب
نمیگم کی ک جر بخورید
شرط ندارهههه