< ازدواج اجباری🦋>

< #ازدواج_اجباری🦋>
<پارت: 4🥺>
•••••••••••••••••••••••••••••••••••••
ات: حداقل بیا کمکم کن
ته: ب من ربطی نداره(سرد)

ویو ات
رفتم حموم
مث سگ کمرم درد میکرد(یادد چیز افتادم...🗿)
ی دوش 30 مینی گرفتم اومدم بیرون
ی لباس باز ک نمیشه گفت ولی خوب بود
(عکس میزارم)
پوشیدم
رفتم پایین


ویو ته
من رفتم ت اتاق خدم
ی دوش 20 مینی گرفتم
و ی دست کت شلوار شیک پوشیدم
(میعکسم🤌)
عطر تلخم رو زدم
و رفتم پایین منتظر ات موندم


ته: لباست ک بازه(عصبی)
ات: کجاش بازه اخه(کلافه)
ته: باشه
ته: ولی برات دارم(زیر لب)



رفتیم سوار ماشین شدیم



(پرش زمانی بعد از اینکه رسیدن)



ویو ات
رفتم داخل ک یهوو.....

خماری دوست صمیمی شما
••••••••••••••••••••••••••••••••••••
<عد: #وی🤍>