part77

#part77
#abtin
من عاشقش بودم دلسا
چجوری تونست لعنتییی چجوری تونست
#diyana
وسایل ها رو آوردم
دست هاشو گرفتم دورت بگرده
مامان من میدونم سنت حساسه
بخاطر همین نمیخوام بهت گیر های
الکی بدم بلایی سرت بیاد
ولی تو که میدونی من چقدر دوست دارم
دورت بگردم من قسمت هم نبودید
میدونم سخته واست دوسش داشتی
صدای ارسلان اومد
الان میام پسرم
سلام خسته نباشی
زود اومدی
#arsalan
سلام خانمم
دیگه کارها زود تموم شد
همه چی اوکیه
#delsa
آبتین خودت میدونی مامان
و بابایی چقدر دوست دارن
الانم پاشو بریم پایین
پیششون
#arsalan
دیانام هر روز خدا رو شکر
میکنم به خاطر اینکه تقدیرم
با تو بوده
#diyana
فدات بشم منم
بفرما اینم بچه هات
#delsa
طراحی هامو آوردم به بابا
نشون بدم بابا ارسلان خوبه طراحی هام
توی منطقه نفر اول شدم
#arsalan
دختر قشنگم مبارکه
عالیه مثل خودت قشنگن
#abtin
سلام بابا
#arsalan
سلام پسرم دستت چی شده
خوبی
#abtin
خوبم
#delsa
شام خوردیم داشتم با مامان
ظرف میشستم توی فکر بودم
#diyana
دلسام چیزی شده توی فکری
#delsa
مامان نگران آرتام
میشه بهش زنگ بزنم
#diyana
عاشق میشی مثل
مامانت میشی برو اینا رو من بشورم دیگه
#delsa
مرسی عشق من گونشو بوس کردم
#diyana
باز خودشو لوس کرد برو تا نظرم عوض نشده
#delsa
چشم رفتم اتاقم درو بستم
زنگ زدم بهش سلام چطوری
#arta
سلام خانم کوچولو من خوبم
تو چطوری
#delsa
خوبم دلم واست تنگ شد یه لحظه
#arta
مراخص شدم
اومدم خونمون
#delsa
اخیش خیالم راحت شد
#arta
مامانم اینا رفتن مسافرت
خونه تنهام خواستی بیا
پیشم فردا
#delsa
یه دفعه ای بابا درو باز کرد
خشکم زد
اره داشتم میگفتم
نفر اول شدم طراحی هامم گفتن خوبه
#arsalan
داشتم از خنده پاره میشدم
رفتم بیرون
#delsa
بابام بود من برم بعدن بهت
زنگ میزنم فعلا
توی فکر این بودم فردا برم پیشش
تنها هم هست فیلم میبینیم
خوش میگذره
حمایت شه
❤️‍🩹✨