میبینی بامن چه هاکهدنمیکنی ،

میبینی بامن چه هاکهدنمیکنی ،
هر بلایی که دلت خواست وهردردی که بیدرمان بود را بجونم میریزی ومن استقبال میکنم ،من حاضر بودم باشی حتی اگه هر روزم یه عذاب تازه ای رو بجونم بریزی اما کاش اینحرفارو نمیزدی 😔ایا حاضری قسم بخوری که من از باتو بودن بدنبال منفعت ویا سواستفاده بودم ،قسم میخوری که دلیل حرفی که زدم تمام شدن رابطه جنسی بوده تو که ازهمه بهترمیدونی دلیل رفتن ونماندنتو چرا اینهمه درد ورنج که تواین سالها کشیدمو بی ارزش میکنی ،چرا بجای مرثیه خوندن برای تباه شدن سالها عمروسلامتی لااقل هم نوعت اینطور حاصل ثانیه به ثانیه قبوری ووفاداریشو لجن مال میکنی عزیز ،لعنت به روح عزیزانش که بخاطر منفعت بردن پتو نزدیک شد اگر قصدم مسایل جنسی بود پس چطور تمام این سالها که حتی صداتو دریغ میکردی ازم نرفتم وباز موندم،ایا توهم میتونی مثل من قسم بخوری بجان عزیزانت که حتی در مدت این چندسال حتی دست کسیو لمس نکردی ،چرا وقتی نمیتونی قدر دان این دریای عزت واحترامی را که تواین مدت برات قایل شدم با تنهاموندن ونجابتم ّّبا شرم وحیاوتعصبی که نسبت بهت داشتمو خیلی ها ارزوی ذره ایش را دارن اینطور بیرحمانه تحقیرم میکنی چرابجای اینکه دلیل رفتارمو بپرسی قضاوتم کردی وخیال کردی نسبت بهت سرد شدم در صورتی که اونروزها از با دردی بزرگ تنها شده بودمو جرات نمیکردم بهت حرفی بزنم امشب این حرفهات بد جوری دلمو شکوند خدا منو لعنت کنه کنه که بخاطر دوست داشتن وعلاقه ام بتو مجبور شدم
بین تو وپاره تنم تورو انتخاب کنم وتودرست اونروزایی که احتیاجت داشتم تنهام گذاشتی خیلی برام سخت بود کسیکه بخاطرش خودموهم حراج کرده بودم بدون ذره ای دلسوزی مثل یهداشغال منو دور بندازه تو هرگز نمیتونی درک کنی. حال مردیو که میدونه قبل از رفتنش یکی دیگه اومده
ببین باهام چیکار کردی ببین چطوری خرابم کردی میخوای منم ازخدا بخوام سرت بیاد تا بدونی بامن چیکار کردی یبینی چطوری باخودم حرف میزنم ،نمیتونم بیشتر از یکی دومتر چیزی ببینم ،من خودمو اینطوری تحویلت دادم خودمو پس بده دلم بخاطر این حرغهات بخدا دیگه مرد